2777
2789

خواهر شوهرم می‌ره تو اتاقش مادرشوهرمم آشپزی می‌کنه منم تو اتاق دیگه شوهرمم می‌ره بیرون واقعا خیلی خسته کننده است با خواهرش ارتباط خوبی نداریم که مثل یک ربات هستش اصلا دختر احساسی و معاشرتی نیست اوایل که حرفم می‌زدیم دایم غیبت میکرد یام می‌گفت باید بابات بهت آپارتمان هدیه میداد منم باهاش بحثم میشد دیگه الان کلا نمیحرفیم بازم بخاطر شوهرم میام باهاش ولی واقعا کسل شدم اینجا

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خب تو بخاطر شوهرت میری ولی شوهرت میره بیرون؟ توهم باهاش برو بیرون یا دیدی باید تنها بره بگو منم میرم ...

یه کاری براش پیش میاد می‌دونی خونه مادر شوهرم تا خونه ما شش ساعت فاصله هست بعد شوهرم تا میاد شهرشون می‌ره تو بازاری پیش دوستاش و کاری پیش میاد می‌ره بیرون 

خوب برو آشپزخونه پیش مادر شوهرت خودت رو سر گرم کنی..کمکش سیب زمینی چیزی پوست بگیر....

نه حوصله آشپزی ندارم من کلا حوصله کار کردن ندارم دراز کشیدم همش

چی بگم اصلا اون سنش بالاست ۵۶ سالشه نقطه مشترکی نداریم باهم فقط موقع چایی کمی باهاش میحرفم دیگه حال ...

خب اکثریت همینن عزیزم من خودم ۲۴ سالمه مادرشوهرم ۶۷ سالشه ولی خب میرم خونشون بعضی وقتا فقط منو اون هستیم باهم کلی صحبت میکنیم از اینور اونور چاره ای نیست اینجوری انگار بهشون محل نمیدی

تو هم با گوشی خودتو سرگرم کن چاره ای نیست

از صبح بخدا تو اینستام اینم دیگه خسته میشه آدم بنظرتون چکار کنم با خواهر شوهرم من بخشیدمش بخاطر تمام چرت و پرت هوایی که گفته میخواستم رابطمون باهم خوب کنیم ولی اون چون تقریبا همسن کنه و من رفتم سرکار و ازش بالاتر هستم عقده شده براش و دایم قهره

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792