سلام خانما من عشق دوطرفه رو دوران مجردی تجربه نکردم خیلی سخته واقعا برام . و دیشب با همسرم بحثم شد فهمیدم الان دوستم نداره و یک رابطه مسالمت آمیز باهم داریم بیشتر احساس میکنم بخاطر بچه ها که هر لحظه ممکنه تو این رابطه بهم خیانت بشه نمیدونم تکلیفم چیه چ کنم
چطور مطمعنی که یک طرفه بوده؟ همسرت خودش به زبون اورده؟ تو چه موقعیتی به زبون اورده؟ دعوا یا صلح؟
دیشب دیر اومد کلا عادت کرده من دوتا بچه کوچیک دارم سخته خسته میشم
گفتم چرا دیر کردی و این حرفا دیگه بحث شد گفت برو دماغتون عمل کن ژل تزریق کن و فلان بعدم گفت من ده ساله مزه رابطه رو نچشیدم دیگه اعصابم ریخت بهم نمیدونم چیکار کنم
عزیز ایشون اعتراض کرده در مورد مسائلی که آزارش میده منظورش از اینکه مزه رابطه رو ده ساله نچشیدم چیه؟افسردگی در هر دو باید برسی بشه گلم و این رابطه نیاز به ترمیم داره چرا فوری ذهنت میره سمت طلاق عزیز
اخه بعد ازهر رابطه میگفت عالیه خیلی خوب بود
خستم کرده بخاطر زایمان‌های پشت سرهم بدنم ضعیفه یه مدت باشگاه رفتم که هیکلم اونطور که دلش میخواد بشه ولی زانو درد گرفتم ولش کردم بخاطر بچها وقت نمیکنم بیرون برم وبه خودم برسم و خیلی از کارا که دلم میخواد انجام بدم همراهیم نمیکنه تو زندگیم و همین باعث شده همش فکر کنم دوستم نداره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز