خب اول از خودم شروع میکنم خاطره سمی ماشالله یکی دوتا نداشتم و کلش سم خالص بوده ولی چیزی که الان تو ذهنم بود این بود
با یه پسره تو مجازی اشنا شدم به دروغ بش گفته بودم خانوادم خیلی پولدارن فلان جای لاکچری زندگی میکنیم و... 😑😂خدایا اخه چرا باید دروغ بگم
بعد یه شب داشتم باهاش تلفنی حرف میزدم تو اتاقم، مامانم یهو وارد شد گفت آلو دو پیازه (یه غذاییه تو شیراز) میخوری و... اونم پشت تلفن شنید و از اونجایی که من بش گفته بود ما غذاهای خیلی لاکچری میخوریم، د اخه اون احمق چرا باور کرده بود، فهمید همه چیزو و بلاکش کردم خودم😂😑