یادم باشه همیشه اولویت زندگیم خودم باشم
ببینم کجا حالم خوبه اگه تو خونه حالم خوبه هیچ جا نرم و حرف دیگران برام مهم نباشه مثلا اگه دوست داشتم نرم خونه مامانم یا مادر شوهرم کلا نرم یا دیرتر یا بعد از ظهر برم
واسه هیچ کس مهم نیست اگه اذیت بشم یا نشم
هیچ کس هم هیچی نمیگه یعنی اصلا براشون مهم نیستم که بگن
حتی مامانم بهم میگه تو مادر بیفکری که بچت گرسنه خواب کردی در حالی که من اذان مغرب داشتم سیب زمینی سرخ میکردم که گشنه نخوابه بچه خودش خیلی خسته بود و از شدت خستگی قهر کرده بود و کلی گریه کرد
یعنی من دوست داشتم بچم گشنه بخوابه؟
کدوم مادر دوست داره؟
اون لحظه کلی ناراحت شدم و گفتم خوبه خودت یکسره به ما نون و ماست میدادی بخوریم
مامانم نمیدونه من خونه کسی نمیتونم اونجور که میخوام به بچه هام رسیدگی کنم
حتی شوهرم اصلا منو درک نکرد من به خاطر اون رفتم زود شهرمون که کارش دیر نشه
با خاطر اون رفتم خونشون که تنها نره یا ناراحت نشه ولی اون دیشب که بچه کلی گریه کرد ساعت نه ونیم شب از جایی اومد و تازه بچه رو کرد تو پارکینگ تاریک و درم بست که بچه کلی ترسید گریه میکرد
همه به فکر خودشون هستن
اگه جایی حالم رو خوب میکنه به هیچ قیمتی ولش نکنم
و اگه جایی حالم رو بد میکنه اصلا نرم یا خیلی کم در حد یک ساعت دو ساعت برم
یادم باشه اکه دلم نخواست برای دل هیچ کس هیچ کاری نکنم حتی زنگ به هیچ کس نزنم خودم کوچیک میکنم
اولویت زندگیم خودم باشم