مادرشوهرم زن کدبانوییه و نمیذاره هیچ کاری رو بقیه انجام بدن به دلش نیست
حالا شوهرم ننو خیلی بی دست و پا میبینه بهمه مارامو مسخره میکنه با اینکه خونه زنذکیم تمیزه اشپزیم خوبه بچمم نگه میدارم حتی نمیذاره بچمو حموم ببرم لباسشو خودم عوض کنم هر غذایی میپزم و درجه یکه یذره میخوره و میره چون حرف مامانش رفته تو سرش که بقیه هیچی بلد نیستن توان زن بودن مادر بودن رو ازم گرفتن 😭
هیچ بهم صلاحیت پول نگه داشتن و خرید کردن و هیییچ کاری رو نمیده هر بار خودمو ثابت کردم ولی نادیده گرفته فقط عیب هامو میبینه خسته شدم که اینقد ناتوان و بی دست و پا و نابلد میبیننم
هر چیم براش توضیح میدم نشنیده میگیره فقط خودش و مادرشو قبول داره