تاپیکای قبلیو ببینید میفهمید
آخ خددددااااا چه بدبختیم
چرا راهی نیست
عزیزم اگر میتونی فعلا بخاطر دخترت تحمل کن.خودت میگی اون بچه بهت وابسته س.
بخدا وقتی بری شب موقع خواب دیووونه میشی.ببین از همسایه های ما زن و مرد هردو اینجوری شدن.حدود یکسالی وهابی شدن پپولی به دستشون اومد دوباره گزاشتن کنار و رفتن یه شهر دیگه.یه چیز دیگه م اینکه این فرقه همش اصرار دارن جمعیتشون زیاد بشه.و اصرار بهه اوردن بچه دارن خیلی حواست باشه.
یه جورایی سعی کن با شوهرت حرف بزنی.بگو این دین نیست.مدهب نیست.هر چیزی توش تند روی باشه اصلا پیش خدا قبول نیست.بگو دین و مدهب و خدا پرستی که بندگی و اسارت نیست
همسرم نمیفهمه واقعا انقد همه باهاش حرف زدیم که نگم . خیلی زندگیم بده... واقعا ازش دارم متنفر میشم. دوس ندارم ببینمش یا صداشو بشنوم یا بیاد خونه. وقتی میاد نمیتونم چیزی بخورم عصبی میشم حتی نفسم نمیتونم بکشم.. وقتی میره همه چی بهتر میشه.. حتی کنارش نمیخوابم....باهاش حرف نمیزنم... به جایی منو رسونده که نگاشم نمیکنم
اره میدونی چقدر ادوقه و خوارو بار میدن؟محل زندگی پدرم پراز اینجور ادماس.حتی مسجداشونم فرق داره.کلا یه نوع سیاسته دارن نفوذ میکنن تو شهرای غربی.وگرنه اصلاا دین و ایمانشون درست نیست.کلا زن رو به چشم برده نگاه میکنن.کاش یه جوری میتونستی هم خودت هم دخترتو نجات بدی.اینا حتی دخترای دوساله شونم نقاب میزنن براش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز