دختر خانم دوبار جدا شدن که خانوادم نگران این موضوعن
برادرم در عقد جدا شدن.
دختر خانم کارمند رسمی و برادر قراردادی
رفتیم خواستگاری در مورد مهریه که صحبت کردیم مادرم گفت پسر به این خوبی پاکی و....برادر عروس با یه لحن محکم گفت بایدم پسرتون پاک باشه از وظایفشه درستع حرف مادر خوب نبود یعنی از روی سادگی خواست تعریف پسرشو کنه ولی خب برادر دختره هم ضایعش کرد.مادرمم هیچی نکفت
اونشب گفتن وسیله سنگین با شما جهازم دختزمون از قبل داره بعضیا استفاده شده بعضیا نشده
داذاشه تا اخر مجلسم اخم کرده بود و نشسته بود انگار ما قاتلیم
بعد گفته بود چون خواهرم رسمیه اومده خداستگاریش