سلام من 25 سالمه و چند ساله که با شوهرم اختلاف داریم تو این چند سال بار ها خیانتش رو فهمیدم اولا پشیمون میشد ولی الان دیگه وقیح تر شده و افتخار میکنه گوشیش هی رمزشو عوض میکنه
یه بچه هم دارم که سی پی هستش
به بچه هم توجهی نداره و یه بار هم بغلش نمیگیره
قبل به دنیا اومدن بچه اینجور نبود و یهو ذات واقعیشو نشون داد
الان از یه طرف بخاطر بچه زندگی و ایندمو حروم میکنم ولی نمیتونم به بچه هم خوب برسم
از خودمم بگم که واقعا هم خیلی به خودم میرسم هم کلن سعی میکنم باهاش خوب رفتار کنم با اینکه ازش متنفرم
خلاصه که برای اینکه بچه وسط نمونه هر کاری میکنم
ولی واقعا خیلی عذاب میکشم با اینکه به روم نمیارم
بنظرتون با موندن کار خوبی کردم