یه ماه شبکاره یه ماه روزکاره من توشهر غریب زندگی میکنم فقط بچه هام ودارم شوهرمم ساعت شش غروب میره سرکار هشت صب میادمیخوابه تا سه ناهارمیخوره وبعدش میره من میمونم و بچه ها وکل مسئولیت خونه حتی یه نون هم نمیخره صبا میگه خودت بخر من کم اوردم میدونین یه چیزی توقلبم هرروز داره خوردترمیشه تواین زندگی اصلا به فکر مانیست این کاروهم زورکی داره میره بچه ها خیلی خسته ام چیکارکنم من خیلی تنهام
عزیزم چند تا بچه دابی چند ساله ان
زندگی کردن ما مردن تدریجی هست
خب چیکار کنه پس چجوری خرج تونو در بیاره
من شبیه شمام اما اندازه شما ناامید و خسته نیستم همسرمم به صورت مداوم شبکاره
خب باید عادت کنی ،خودت رو پای خودت باشی . اون داره برا شما میره سر کار .
داره واسه شماها زحمت میکشه اونم حق دارع خسته میشه
دلم واسه شوهرت سوخت
باید جاش بای که بفهمی چقدر شب ماری سخته
بیچاره هیچی از زندگی نمی‌فهمه یا سرکار یا خابه
درکش کنید
منم شوهرم شبکاره، الان مغزم درد گرفته از لجبازیای پسرم.
منم‌شوهرم تقربان شب کاره ظهر میره تا ۳ صب میاد ،عادت کردم
خودمم سرکار میرم ۱ تا ۱۰ شب
زندگی ها سخت شده چ میشه کرد
سخت نگیر
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
