من ۷ ساله متاهلم...عشق و عاشقی ازدواج کردم شوهرمم سرباز شد اول عقدمون...دستش خالی بود...
خانوادش دوسم نداشتن هیچ طلایی برام نخریدن فقط شوهرم ی حلقه خرید و تمام ...
مانانشم سر عقد ی النگو ققط داد دیگه سرویس برای عروسی و پاگشا عیدی یلدایی هیچی برام ندادن هیچی
حتی دعوتمم نکردن هیچ موقع...بعد کم کم پول دست شوهرم اومد برام دوتا النگو خرید بعد ی زنجیر بدون پلاک برام خرید ...امسالم قرعه کشی داشتیم ما برنده شدیم
از ۶ ماه قبل میگفت برنده بشم برات دستبند میخرم
بعد برادرشوهرم ازدواج کرد برای جاریم سرویس طلا خریدن پاگشایی بهش دستبند دادن ...من فقط سکوت کردم بعد شوهرم میگفت خودم برات میخرم...خلاصه اسممون دراومد هفته پیش برام ی دستبند خرید ...
به خانواده شوهرم ک نشون ندادم چون انرژی منفی میدن و ناراحتی میکنن...مامان بابام بابام ی مبارک باشه خالی
مامانم همونم نگفت و هی میگفت پول از کجا کدوم قرعه کشی فلان و الکی بحث کرد نگه مبارک باشه...
امروز دوستمو دیدم اون پولداره ولی بیشتر اهل خرید گوشی آیفون و ماشین برای خودش خریده و ...
دستبندم دید گفت مبارکه گفتم بنظرت من برا تولد شوهرم چی بخرم گفت انقدر احمقی؟؟؟؟اون برای سرمایه گذاری خریده خوشحالی نداره که بالاخره ی روزی ازت میگیره میفروشه ...گفتم تاحالا ک نگرفته ازم...بعد گفتم گفته میخواستم برات جبران کنم سرویس نداشتی عروس شدی
گفت خاک تو سر سادت که باور میکنی
میخواستی پس انداز کنه
حالا از شب تا حالا دیگه خوشحال نیستم بعد عمری اومدم یکم خوشحال باشم اینم ازم گرفتن