2777
2789
عنوان

به نامزدم گفتم ک توافقی طلاق بگیریم بعد از اون همه عشق و عاشقی

| مشاهده متن کامل بحث + 11337 بازدید | 149 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هر چی که الان می بینی

بعد ازدواج ده برابر بدتر تصور کن 

جونتو بردار بیا بیرون از این جهنم

پولش بخوره تو سرش

خرّم آن روز که پرواز کنم تا بر دوست               به هوای سر کویش پرو بالی بزنم            ❤                               الهی شکرگزار این زندگی هستم که به من بخشیدی؛ به خاطر همه چیزش:تو را شکر بابت آدم‌هایی که معلم من بوده‌اند.❤تو را شکر بابت درس‌هایی که زندگی به من ارزانی داشته‌اند.❤تو را شکر برای عشقی که می‌گیرم، می‌بخشم و می‌پراکنم. ❤                              ( تایپ کردم گلبهارجون بعد دیدم  "ر" جا افتاده)😮
نه جایی که نمیریم  اون خانم عنوان زده بود (رعد و برق آخر الزمانی رشت!) منم هم افسردگی دارم هم ...

بعضی جمله ها آدمو بهم میریزه..بعضی جمله ها هم انقد ب دل میشینه و آدمو آروم میکنه

یه کم جمله آرامبخش بخون...تا حواست پرت شه

زندگیتون پر از عشق
خداروشکر...بی شک زحمت زیادی برای این تغیرات کشیدی نهایتا ۱۰درصد تغیر میکنن...۹۰درصدشون یا تغیر نمیک ...

۱ سال عقد بودم ۱ سال اول زندگیم هم خیلی عذاب کشیدم تا تغییر بدم ولی خداروشکر شد الان ۹ سال باهمیم اون اخلاقا و رفتارا برنگشته البته ناگفته نماند که طرف خودشم باید بخواد که این تغییر ایجاد شه 

دلا غافل زسبحانی چه حاصل/مطیع نفس شیطانی چه حاصل/بُوَد قدر تو افزون از ملائک/تو قدر خود نمیدانی چه حاصل
بعضی جمله ها آدمو بهم میریزه..بعضی جمله ها هم انقد ب دل میشینه و آدمو آروم میکنه یه کم جمله آرامبخش ...

شما نمی‌ترسین؟ 

همین مجازات تو را بس.. که من دیگر تو را آن طور که میدیدم نمیبینم.... 
میتونی گوگل کنی. ولی خلاصش همینه تحریک شدن با پای خانومای و رون و انگشت پا و...

وای دقیقا منم تازه عروس بودم شوهرم منو برد شهر مامانشخیلی از خانواده ی مامانش تعریف می‌کرد خیلی خلاصه رفتیم گفت بیا با پسر خاله ا ودوستاشون که متأهل هستن بریم آقا منم رفتم 

منم نتونستم باهاشون ارتباط بگیرم خانوماشون باهم دوست بودن اونا حتی ازم استقبال نکردن ونشون ندادن که علاقه داشته باشن باهام حرف بزنن ومن اونجا تنها هر حرفی میزدن کنار هم میرفتن یه گوشه حرفهاشون میزدن وبگو مگو ومیخندیدن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز