یه ماه پیش بیمارستان بستری بودم
بدحال واماده عمل احتمالی
مامانم چن سالی هس درگیر افسردگیه
توبیمارستان دایم کنارم بود و بااینکه حال جسمیم خوب نبود ومن عصبانی ازینکه چراهمش داره درمورد حال خودش حرف میزنه
عصر روز سوم
بهش گفتم بروخونه استراحت کن همسرم امروز پیشم میمونه