منو خواهر شوهرم لباس فروشی داریم من چون بچم کوچیکه دیر به دیر میام مغازه ،امروز من بعنوان فروشنده اونجا بودم،یه آقاهه با خانومش اومد ازین خانومایی که روسریشونو کلیپس میزنن که موهاشون پیدا نباشه ولی انقد مانتوشون تنگ بوووود که جذب چسبیده بود تنش.
روسری و کفشش نارنجی بود مانتو شلوارش سبز چمنی.
عینک دودیشم در نیاورد اصلا.
مرده هرچیو نشون میداد که برداره زنه میگف زشته،آشغاله،بدردنخوره،حالم بهم خورد.
ینی عقده و کینه از کجاش درمیومد؟
یا داشت با مرده لجبازی میکرد یا کلا مریض بود،هرچی بود خیلی بهم برخورد که انقدرررر بلند حرف میزد.
ما تمام کارهامون برند h&m هستیم، ترک و باکیفیت و متنوع.
به قدری ناراحت شدم مغازرو بستم اومدم خونه.