2777
2789

با یه پسری چندماهه تو تلگرام حرف میزنیم و دوست صمیمی هستیم تقریبا. روزی چندین ساعت حرف می‌زنیم.  باهم کتاب میخونیم و فیلم میبینیم. من ازش خوشم میومد و دوس داشتم رابطه ای بینمون شکل بگیره ولی اون اصلا نخ نمیده. وقتی خودش درد و دل میکنه و از دل شکسته و شکست عشقی و اینا میگه من تحویلش میگیرم دلداریش میدم و اینا ولی وقتی من کوچکترین حرفی راجع به خودم میزنم اصلا تحویل نمیگیره و حرصمو در اورده. غرورم جریحه دار کرده اخه موقعیتش و تحصیلاتشم از من پایین تره ولی چون علاقه مندیای مشترک داشتیم خوشم اومده بود ازش.میخوام تلافی کنم و یه جور باشم فکر کنه خوشم نمیاد ازش. واقعا دیگه به یه ورمم نیس میخوام باشه که فقط کتاب بخونیم. یبارم عکس خودمو تایم دار فرستادم گفتم بدونی داری با کی حرف میزنی فقط گفت خب دستت درد نکنه.

به نظرتون چکار کنم

هر دو ۲۸ سالمونه

 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

وای این طیف پسرا رو مخن 

هیچی پیامش نده .پیامم داد مثل خودش جواب بده 

بنویس باشه اوکی ممنون  

چیزی پرسید با بله یا نه جواب بده توضیح نده 

اینقدری ک بهش حس اضافه بودنو بده

همونطور که از اسم کاربریم مشخصه اسمم هستی هست😁 (اسممو خیلی دوست دارم بابام انتخابش کرده) یک دختر مجردم مشغول تحصیل و تلاش برای اینده 😁 یک گل دیفن باخیا دارم ک خیلی دوستشدارم😉 اپدیت جدید گلم تبدیل به یک درخت شده با حدودا ۳۰ ۳۲ تا برگ ولی واگذارش میکنم به علت مهاجرت به خالم )  برای همگی یک زندگی سرشار از حس خوب و سلامتی و خوشی ارزو میکنم شمام اگر امضامو خوندین یک ارزوی قشنگ برام بکنید اگر تونستید به خودمم بگید چه ارزویی کردید😁 جدیدا مامان بزرگمو از دست دادم  زن خوبی بود اگر امضامو خوندین براش یک صلواتی چیزی بفرستین اگر فرستادین بگید منم برای رفتگانتون صلواتی چیزی بفرستم🤍

پسرا معمولا خوب نمیتونن طرفو دلداری بدن یا احساسشونو بروز بدن به طرف تا اروم بشه

نه ربطی به این نداره این فقط در مورد من اینجوره تو موضوعات دیگه خیلی هم خوبه مشخصه عمدی اینجور میکنه

وقتایی ام ک پیام میده مثلا ده دقیقه باهاش حرف بزن 

بعدش بگو خب من کار دارم با اجازه 

بزار اون تایمشو با تو فیکس کنه چرا تو از کارات بخاطر همچین ادمی بزنی

همونطور که از اسم کاربریم مشخصه اسمم هستی هست😁 (اسممو خیلی دوست دارم بابام انتخابش کرده) یک دختر مجردم مشغول تحصیل و تلاش برای اینده 😁 یک گل دیفن باخیا دارم ک خیلی دوستشدارم😉 اپدیت جدید گلم تبدیل به یک درخت شده با حدودا ۳۰ ۳۲ تا برگ ولی واگذارش میکنم به علت مهاجرت به خالم )  برای همگی یک زندگی سرشار از حس خوب و سلامتی و خوشی ارزو میکنم شمام اگر امضامو خوندین یک ارزوی قشنگ برام بکنید اگر تونستید به خودمم بگید چه ارزویی کردید😁 جدیدا مامان بزرگمو از دست دادم  زن خوبی بود اگر امضامو خوندین براش یک صلواتی چیزی بفرستین اگر فرستادین بگید منم برای رفتگانتون صلواتی چیزی بفرستم🤍

اوووووف عکستو برا ما نی نی سایتیا هم بذار تا بدونیم با کی داریم حرف میزنیم

خدا منفجرت کنه با این حرفت افتادم یاد میای کومان اونم می‌گفت 

میدونید با کی دارید حرف میزنید😠 مامور مخصوص حاکم بزرگ مینی کومان احترام بگذارید 🤭😠


ببخشید شوخی کردم عشقولی 

اگ واقعا ب ی ورت نیست و میخوای فقط کتاب بخونید باهم ...داداش صداش کن ک بفهمه نظری بهش نداری اونم دوه ...

دقیقا تو ذهنم بود 

ولی اگه یهو بهش بگم میفهمه از رو حرص اینو گفتم 

باید یه جور طبیعی سر بحث شد بگم 

چند بارم وقتی حرف دوس دخترای سابق یا ازدواج شد گفتم برگرد با دوس دختر قبلیت، یا یه نفرو همون طرفای خودتون پیدا کن باهاش ازدواج کن

من نمیدونم چرا الکی برای خودتون چالش و دغدغه الکی درست میکنین  فردی که نرمال نیست  خداحا ...

من خیلی تنهام هیچ دوستی ندارم بااین پسره هم علاقه مندیای مشترک داریم خوب پیش میریم روم تاثیر مثبت داشته که کتاب بخونم واسه همین نمیخوام بلاکش کنم

وای این طیف پسرا رو مخن  هیچی پیامش نده .پیامم داد مثل خودش جواب بده  بنویس باشه اوکی مم ...

اره باید همینکار کنم

من خیلی تنهام جز این دوستی ندارم

باید یه دوست دیگه پیدا کنم از این بکشم بیرون

پسرا معمولا خوب نمیتونن طرفو دلداری بدن یا احساسشونو بروز بدن به طرف تا اروم بشه

با کمال احترام به نظرت 

ولی شدیداً باهات مخالفم 

چون من خودم با کسی توی رابطه بودم 

اینقدر که اون منو درک میکرد مادرم درک نمی‌کرد 

به خدا حتاااااا به زور پول تو جیبی هم بهم میداد 

پول کرایه

عبدونه و شب چله و ولنتاین و تولد و اینا به کنار 

مادیات که اصلا مهم نبود براش با اینکه خودشون مستاجر بودن و درآمد ثابتی نداشت 

اما حرفم سر اینه هر موقع ناراحت میشدم از خانواده مخصوصاً مادرم و حرفایی که مادرم بهم میزد که حس میکردم باید دیگه خودمو خلاص کنم 

بقران یه رب باهاش حرف میزدم اوکی میشدم 

کتابخوان حرفه ای و پژوهشگر درجه یکی بوداااا


خاااااک بر سر من

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز