من یه دوره مریض شدم اینجوری شد که نصف شب پاشدم
حس کردم قلبم داره از سینم میزنه بیرون حس ترسم همراش بود و من فکر کردم دارم میمیرم بعد یه مدت این تپش قلب خوب شد ولی توهمای من شروع شد حالم دست خودم نبود فکر میکردم میخوام بمیرمو حس میکردم یه چیزایی پیشمه
لحظه مرگمرسیده انگار یه چیزی درونم داره باهام حرف میزنه
که اونکارو بکن اینکارو بکن تا اینکه شوهرمو خانوادم منو بردن دکتر اونم دارو نوشته بود اونا رو خوردم دیگه اصلا اختیار خودمو نداشتم حتی یادمم نمیاد چیکارا کردم ولی شوهرم میگفت ت خونه نمیموندی میرفتی بیرون به زور نگه ت داشته بودیم دیگه آخر سر منو بردن بیمارستان اعصاب و روان بستریم کردن حتی همون موقع هم من هوشم سرجاش نبود
بیست روز بستری شدم چند جلسه شوک درمانی شدم
تشخیص پزشکم دو قطبی بود که من بعد اینکه بهتر شدم رو پروندم دیدم دو تا قرصم داده بودن یکیش پرپرانول و الانزاپین بود که بهم نساخت و منم گذاشنمش کنار بعدا ولی یادمه تو بیمارستان فقط پرانول بهم میدادن
الان با گذشت یکسال و خورده من بدون دارو خوب شدم و حالم خوبه ولی میترسم دوباره اونطوری بشم
فکر میکنم حمله پانیک بوده که بهم دست داده و اونطوری شدم و تشخیص پزشک اشتباه بوده از اینور اونور خوندم که دوقطبیا بدون دارو حالشون بد میشه ولی من دارو مصرف نمیکنم
کسی که پانیک میشه مثل من میشه حالتاش؟