من دوست مجازی زیاد داشتم ..!
یه روز یه شماره ناشناس زنگ زد..!
: الو.. بفرمایید
: .. می خوام خودمو بکشم
:چرا اخه.. الو
: می خواستم تو اخرین نفری باشی که صدامو می شنوه...
: الو... الان کجایی... بهم بگو
🗣️
اشک تو چشام جمع شد.. ترس بند بند وجودم را گرفته بود...
فردا تو اخبار دیدم داستانش را..
مثل اینکه
مرگ با طناب دار بود...
فقط یه متن پیدا کردن :
(من می خواستمش اون ولم کرد)
داداشش فکر کرد..،.. اون شماره اخری همون مخاطب نامه است، که باعث مرگ شده..
دادشش میکروفون خبرنگارو گرفت و گفت : قسم به مادرم.. میام پیدات می کنم،.. فقط اگر من ببینمت تو دیگه منو و هیچ کسو نمی تونی ببینی!.. بزار برو یه جای دور
الان.. من موندمو.. یه برادر هیکلی.. و یه نامه