از روزی که ازدواج کردم خوشی ندارم همش مشکل حتی یه روز هم خوش نبودم همسرم هیچ کار برام نکرد چند ساله یه تولد برام نگرفت هیچ کار نکرده برام نه عروسی گرفت برام نه چیزی همش فکر خانوادش و رفیق بازی حالا هم بخاطر رفیق بازی تصادف کرد افتاد رو دستم دوست دارم ولش کنم برم نمیدونم چیکار کنم خسته شدم از شوهر احمقم
اکثر خانوما چوب سادگی و بی دقتی و توجهی خودشونو میخورن
یک عدد عاشقِ نودل هستم😋🍜 اگه تاحالا نودل نخوردی یا بنظرت خوب درست نکردی بگو دستورشو برات بفرستم🤗💙 خانوم سردفتر آینده😍📚 یکی از شانسای زندگیم این بود که شمال به دنیا اومدم🥲🌿 تو زمینه های زبان انگلیسی، ناخنکاری، شمع سازی، سنگ مصنوعی، کیک پزی و معرفی کتاب میتونم راهنماییت کنم🤓💁🏻♀️ تو اگر دغدغه ات مردم شام و یمن است من دلم پیش غریبیست که نامش وطن است🙃 (🦁🔥)
همش تصمیمای احساسی و لحظه ای ، واقعا بده به نظر من بخاطر شوهرت الان باید بری پیش روانشناس
شوهرم رفته بود رفیق بازی که تصادف کرد دیگه از دستش خسته شدم زندگیمو به باد داد داشتم درس میخوندم بخاطر اون همه چیم رفت رو هوا حالا هم که اینجوری شده بازم حرف گوش نمیده کارش بیرون شهره میگه من تو شهر خودم کار نمیکنم فقط بیرون شهر میرم هرچی میگم نرو گوش نمیده