قضیه از این قراره که من حدود دوسال پیش با یع پسری وارد رابطه شدم و واقعا همو دوس داشتیم (بشخصه هیچ انسانیو تا این حد دوس نداشتم تا الان) و قرارمون ازدواج بود خلاصه که خانوادش منو میشناختن و رابطمون جدی بود چندین دفه باهم بیرون رفتیم (ولی رابطه اونجوری نداشتیم اصلا و ابدا )
اخرشم سر مخالفتای خانواده ها رابطمونو تموم کردیم و الان ۸ ماهی میشه هیچ ارتباطی باهاش ندارم
و در همین بین دختر عمم با کسی تو رابطه بود و خیلی باهم صمیمی بودیم ینی هر لحظه رو باهم در ارتباط بودیم و خیلی بهش اعتماد داشتم و همه چیمو باهاش درمیون میزاشتم ، گریه هامو خنده هامو ، اونم همینطور بود
خلاصه که یه چند ماهی بخاطر حال روحیم از دختر عمم فاصله گرفتم و رابطمون خیلی کم شد
در این بین بابای دختر عمم پسره و دختره رو باهم دیده بود
حتی کار به دعوا کشید
خلاصه با هزارتا پا درمیونی گذاشتن پسره بیاد خواستگاری
ولی تمام خانوادمون مخالفن چون پسره ۱۸ سالشه و خیلی بچه س کلی مشکل دیگم وجود داره
الان شنیدم دختر عموم به بابام و عمم اینا و همه گفته اگه نزارین باهاش ازدواج کنم ابرو همتونو میبرم ( احتمالا منظورش منم هستم چون بابام بشدت تو کارشون دخالت کرده )
حالا بگین اگه بحثی پیش اومد و دختر عمم حرفی از من زد چجوری رفتار کنم و چی بگم؟
بشدت به راهنماییتون نیاز دارم