مدت هاست میدونم پدرم داره خیانت میکنه. وقتی چت میکرد صفحه گوشیشو دیده بودم. الان ۲۹ سالمه اون موقع هنوز اوایل دانشگام بود
کاری نکردم فقط از بابام متنفر شدم و خشم داشتم نسبت بهش
بابام همیشه میگفت تو از من بدت میاد
سه سال پیش روانشناس رفتم و با تکنیک هایی که گفت اروم تر شدم. پدرمو بیشتر دوست داشتم و فهمیدم من مسئول رابطه پدر و مادرم یا خطا و اشتباه پدرم نیستم. هرچند گاهی اوقات احساس خشمم میومد بالا و هیچ وقت نتونستم رابطه عالی با پدرم داشته باشم ولی خیلی حس بهتری داشتم و حتی فکر میکردم که دیگه پدرم خیانت نمیکنه چون نشانه ای ازش ندیده بودم.
دیشب سرسفره بود داشت شام میخورد این ربات کوفتی که تازه مد شده رو داشتم بهش یاد میدادم، میدیدم یک ترسی داره از اینکه گوشیشو بهم بده. یک لحظه داد من رفتم پایین تر رباتو پیدا کنم صفحه چتشو با همون خانم چندسال پیش دیدم. واردش نشدم. ولی بابام براش یک شعر عاشقانه فرستاده بود با این مضمون که هر لحظه فراموشت نمیکنم و به یادتم.