هیچ لذتی از چیزی نمیبرم...
من قبلنا یه دختر پر شور و شوق بودم که وقتی یدونه شال ساده میخریدم ده بار مینداختمش سرم و از آینه خودمو نگاه میکردم، دختری که صدای خنده هام همه جارو پر میکرد، دختری که شب تا رویاهاش رو مرور نمیکرد نمیخوابید...
اما الان چی؟ نه چیزی خوشحالم میکنه و نه لذت میبرم از چیزی، انگار غم دنیا رو ریختن تو قلبم😕
مجردی توام ؟ منم نه تو این سالا هیچ کس ازم خاستگاری نکرده
اکثر جوونای ایرانی همینطورین
یه سفربرو حال وهوات عوض شه وبرگری تنظیمات کارخانه
فقط پولدار دلشون خوشه
منم مثل شما
لذت نبردن و خنثی شدن یعنی زنده نبودن و خب من سال هاست اینجوریم
خیلی دلم میخواد حال و هوام رو عوض کنم و بشم همون خود قبلی... حداقل به خاطر بچه هام اما نمیشه😔
طبیعیه منم ایجورم
