خانوما ما زندگیمون زبان زد همه بود حالا کاری با مشکلای ریز ندارم ولی انگار جفتمونم یشبه جن زده شدیم که طلاق بگیریم سر بهونه های چرتو پرت و بچگانه جداشدیم البته اون خیلی اصراربه جدایی داشت حالا میگه من بهترازتو زنیو ندیدم توزندگیم تااخر عمرم تنهامیمونم ببینی که تورو دوست دارمو ازاین حرفا مشخصه پشیمونه ولی ادم مغروریه بعد میگم حتما یروز ببینیم همو حرف بزنیم .معتاد نبود ازنظر مالی اوکیم بودیم عالی بود زندگیمون ولی یشبه خراب شد .حالا بنظرتون اگه پیشنهاد داد که باز ازدواج کنیم قبول کنم؟اگه پسرم نبود اصلا فکرشم نمیکردم ولی پسرم مونده بین ما دوتا خیلی غصشو میخوریم
اون میگه ببینیم همو حرف بزنیم اشتباه تایپی بود
مشاوره مهمه
همون دلایلای چرت و پرت و بچگانه چی بود
شاید الان بخاطر پسرتون و گذر زمان اون دلایلا کمرنگ و کوچیک شدن
بهت خرجی میداد؟
توافقی جدا شدین یا مهریه گرفتی؟
شاغلی خودت؟
آره عزیزم حتما برو سر خونه زندگی خودت ،اگه واقعا دلیل جدایتون جدی نبوده،پسرت واقعا گناه داره
اخه طلاق شماتو یه ماه نگرفتین که عزیزم حتما یه مشکلاتس داشتین.
خیلی ها بودن جدا شدن باز ازدواج کردن
دیگه اگه خودت قبول داری سر بچه بازی جدا شدین و الان با وجود مغرور بودن پیشت اعتراف کرده تو بهترینی، و بچه هم که دارید، منطقیه که مجدد برگردید سر زندگیتون.
بشین یه بار دیگه مرور کن معمولا اینقدر الکی جدانمیشن علت داره ولی فراموش کردی
واکثرا مردها بعد از طلاق پشیمون میشن چون خدمتکار و پرستار بچه و پارتنر مفتشونو از دست میدن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
