از خودم متنفرم اگه خودکشی گناه نبود یه لحظه هم صبر نمیکردم. دارم دیوونه میشم از بس مامان بابام گیر میدن بهم غر میزنن دعوا میگیرن باهم. بعضی وقتا میگم ای کاش طلاق بگیرن راحت شم.امروز انقدر گریه کردم نفسم بالا نمیاد از هرکی بگین حرف شنیدم.تحقیرم کردن مسخرم کردن
درگیر دعوای پدرمادر نشو پیرت میکنن و هیچ تغییری نمیکنن
اونارو به حال خودشون بذار و زندگیتو نجات بده
منم امروز به شدت بده حال و روزم چند بارم پریدم به بچه م ولی خدایی اذیت کرد تند رفتم منم نمیدونم کلا ریختم بهم احتمالا دم پریودم
خوبی دنیا این که میگذره ... فقط خودت با یه کاری مشغول کن
الهی عزیزم، خیلی خیلی سخته، تو تمرکزت رو، رو درست بذار حسابی درس بخون، راه نجاتت همون درس هس
سعی کنید روی آینده خودتون و زندگی شخصی خودتون تمرکز کنید. نمیت نید پدر و مادر رو عوض کنید. آدم بعد ۴۰ ۵۰ سال زندگی دیگه با حرف بقیه تغییر نمیکنه. من مشکل زیاد داشتم رفتم کلینیک روانشناس من مشورت گرفتم کمک کننده بود. سعی کن بد مشاوری چیزی صحبت کنی و اهداف خودتو دنبال کنی
انقد لاغرم مامانم همش مسخرم میکنه کلی پول قرص چاقی دادم چاق شم هیچ تاثیری نداشت
سال دیگه کنکور دارم هیچ کتابی نمیخرن واسم همه دوسام دارن درس میخونن من علافم بعد انتظار دارن پزشکی قبول شم دارم دیوونه میشم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز