من هیچوقت دوست صمیمی نداشتم،یادمه وقتی مدرسه میرفتم هم کلاسی هام همشون ازم فراری بودند یا یه دختری تو کلاسمون بود که من خیلی دوست داشتم باهاش صمیمی بشم وقتی میرفتم پیشش بشینم گریهش میگرفت. یا زنگ ورزش اولش که دایره میبستیم و یکی میرفت اون وسط ورزش میکرد تا بقیه هم مثل حرکات اون ورزش کنند کسی دستم رو نمیگرفت،دلیلش رو نمیدونستم همین رفتار ها باعث شد هر چی بزرگتر شدم رفتم مقاطع تحصیلی بالاتر و بعد دانشگاه همیشه منزوی باشم و هیچوقت طعم داشتن دوست صمیمی نکشیدم