خستم ب خدا ینی هرچیییی فکر میکنم یه دلیل باشه که زندگی کنم نیست
خدا هم اینقد نامردی کرده خودکشیو حرام کرده
قلبم درد میکنه
تنهاااام نمیتونم ب کسی بگم چمه
از پدر و مادرم متنفرممم ازشون بدم میاد ارزوی مرگشونو دارم 😭
گفتم امروز میخوام درس بخونم من نرفتم اونا رفتن باغ از ساعت ۷ صب رفتن الان برگشتن
مادر عوضیم ماهی ۱۰۰۰۰ دقیقه با مادرش و خواهرش و ... حرف میزنه همششش گوشی دستشه اونوقت امروز نتونستیه زنگ بهم بزنه بگه مردی یا زنده ای
پدرمم همینطور
همیشه اینطوریه
زندگیم از همون اولش داغووون بود
واسم عین دشمن بودن همیشه
نمیدونم چ گناهی کردمم😭
فقطططط تنها لطفشون ب من نفرین کردنههه
حالم بده از این همه بی محبتییییی
دلم میخواد خودمو بکشم از همه چی راحت شممم خستممم ب خدا خستمممم