ببین یه زمانی بچه بودم خیلی دوست داشتم اینا دور و برم باشن ولی نبودن....فیس و افاده هاشون زیاد بود...خانواده داییم که از خونه ما به عنوان هتل استفاده میکردن و جمع میشدن گوشه خودشون با خودشون حرف میزدن و کلا ادم نبودن...
یه خاله دارم که خودش و بچه هاش یبسن کلا...
یه خاله هم دارم دختراش افاده ای....از اینا که هی قانون میذارن واسه خاله م...مردونه نیاد خونه مون..فلانی اومد فلان جاش اینجوری بود...مثل سگ احساس تنهایی داشتم...الان هیچکدوم رو نمیخوام...نبودشون بهتر از بودنشونه...اگه یه وقتی هم میان خونه مون من میزنم میرم بیرون...اینا ادم نیستن