2777
2789
عنوان

کسایی که فامیل سمی دارن چیکار میکنین وقتی همش تنهایین

| مشاهده متن کامل بحث + 388 بازدید | 43 پست
کتاب میخونم.خودم رو با کار و مشغله هام سرگرم کردم...وقت سر خاروندنم ندارم چه برسه به اونا... فامیلا ...

کتاب که عالیه ولی واقعا یکم دیر متوجه شدم که همه تنهاییم حتی تو جمع و آخرشم خودمون و خودمون ، هنوز برام سخته فهمیدن و درک بدخواهی نزدیکان

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دوستایی دارم ولی اعتماد ندارم ، در هر صورت اون غریبه اس و همش به این فکر میکنم کاش یک فامیل خوب داشت ...

خب بهشون اعتماد نکن این روزا ب برادر و خولهرتم نمیتونی اعتماد کنی باهاشون خوش بگذرون

گناه ادم ظلم پذیر بیشتر از ادمه ظالمه
منظورت خواهر برادره یا خاله و عمو  ما خواهر برادران هم ارتباط ندارن  سخته

فعلا که خاله و دایی و اینا ولی درآینده خدایی نکرده شاید بین خواهر و برادر های خودمم هم اتفاق بیوفته 

خیلی سخته نه ؟ حسرت اونایی رو میخوری که فامیل خوب دارن از اونایی که هوای هم رو دارن 

اصلا سخت نیست چون هیج وقت اهمیت ندادم بهشون ‌‌‌....ی درصد هم مهم نیستن...

خدایا شکرت بابت تموم لحظات زندگیم ❤
من ۸ ساله تنهام و فامیلو ندیدم . مشکلی ندارم با تنهایی

میدونی منم راستش مشکل نداشتم ولی جدیدا نکه طولانی بوده احساس میکنم که حتی حرف زدن تو جمع هم یادم رفته و برام سخت شده

کتاب که عالیه ولی واقعا یکم دیر متوجه شدم که همه تنهاییم حتی تو جمع و آخرشم خودمون و خودمون ، هنوز ب ...


ببین یه زمانی بچه بودم خیلی دوست داشتم اینا دور و برم باشن ولی نبودن....فیس و افاده هاشون زیاد بود...خانواده داییم که از خونه ما به عنوان هتل استفاده میکردن و جمع میشدن گوشه خودشون با خودشون حرف میزدن و کلا ادم نبودن...

یه خاله دارم که خودش و بچه هاش یبسن کلا...

یه خاله هم دارم دختراش افاده ای....از اینا که هی قانون میذارن واسه خاله م...مردونه نیاد خونه مون..فلانی اومد فلان جاش اینجوری بود...مثل سگ احساس تنهایی داشتم...الان هیچکدوم رو نمیخوام...نبودشون بهتر از بودنشونه...اگه یه وقتی هم میان خونه مون من میزنم‌ میرم بیرون...اینا ادم نیستن

قاشق نشسته
فعلا که خاله و دایی و اینا ولی درآینده خدایی نکرده شاید بین خواهر و برادر های خودمم هم اتفاق بیوفته& ...

اونا مهم نیستن خانوادگی خوش باشین 

دیگه زندگی ها اینجوری شدن 

خواهر و برادرا هم دیگه هر کی مشغول خودشه که البته من از این سرد بودن اذیت میشم

ببین یه زمانی بچه بودم خیلی دوست داشتم اینا دور و برم باشن ولی نبودن....فیس و افاده هاشون زیاد بود.. ...

کاش منم بزنم بیرون هر صد سال یکباری که میان البته اگه کوفتم نکنن ، و بعدش زر و مفت خوری نکنن :/

اونا مهم نیستن خانوادگی خوش باشین  دیگه زندگی ها اینجوری شدن  خواهر و برادرا هم دیگه هر ...

خیلی اذییت کننده اس وقتی که میدونی خوب بودن با هم اینقدراهم سخت نیست ولی بعضی نردیکان حتی شاید آرزو ی مرگت رو هم بکنن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز