زندگی بعد طلاق

دقیقا یه همچین تصویری از من پیش همه ساخته😕 البته فقط کتکو نگفته. به فامیلای خووم گفته بود من کلا مشکل دارم. گفتن چه مشکلی گفتش اصلا نمیتونم بگم. ی جام گفته بودش من هپاتیت دارم. که رفتم چکاب کامل دادم. ولی خانوادش حاضر نشدن نتیجرو ببینن. البته اینم بگم من تمام خلافم خوردن قرص خواب بود. حوصله داشتی تاپیکامو بخون. ممنون میشم پیسنهادی داشتی بهم بگی

باهاش منطقی نشستی حرف بزنی؟ یا کسی واسطه شده باشه بپرسه مشکل چیه؟ میدونم این مشکلیه ک الان حل نشه بعد ها صدتا مشکل جدید ازش درست میشه. ولی برای حل شدنشم تلاش کردی؟

من هر مشکلی بودو حل کردم. ولی حتی حاضر نشد یکبار منو ببینه. صد مدل اسمو بیماریو مشکل روم گذاشت. منم ثابت کردم هیچ مشکلی ندارم. ولی حتی همینم حاضر نشدن بفهمن. حتی همین دیروز رفتم پیش فامیلش با تعجب منو نگاه میکرد..موناه بود پس حرفای اون از چی بودن؟ .گفتم اونو واسطه بفرستم ولی وقتز فهمید من رفتم پیش یه نفر زنگ زد به پدرم تهدیدمون کرد🤦‍♂️. میگن حالش بده دپرسه البته اگه راست بگن. همه بهش میگن داری اشتباه میکنی..خب الان باید خوش حال باشه نه؟ پس حال بدیش برا چیه؟ ممکنه پشیمون باشه؟. فقط نمیدونم بازم میشه سراغ منو بگیره یا ن؟؟ ینی ممکنه این اتفاق بیفته؟ 😑