2777
2789
عنوان

برادرم ۴ ساله اعتصاب غذا کرده

4873 بازدید | 101 پست

سال ۹۳ دوتا داداشام به همراه مامانم مهاجرت کردند سوئد 

مادرم اونجا فامیل داشت اما معذب بود 

داداشام اون موقع ۷ و ۸ ساله بودند 


 بعد از حدود چند ماه دولت سوئد گفت به عنوان پناهنده  باید توی کمپ بمونن ولی مامانم ترسید و گفت که توی کمپ نمی‌مونه و برمیگرده ایران 

همشون همزمان گریه میکردند و من و پدرم رو کلافه کرده بودند در نهایت برگشتند اما کاش برنمی‌گشتند کل خونه درگیر جنگ شده بود 

داداش ۷ ساله م  خیلی بیشتر از سنش می‌فهمه اون یکی زیاد براش مهم نبود و می‌گفت نمی‌خوام برم 

بعد از سه سال دوباره پدرم درخواست ویزا کرد و اوضاع دوباره درست شد  براشون بلیط گرفت کلی قرض کرد و هزینه کرد ولی دقیقا شب قبل از رفتن مادرم نشست اینقدر گریه و خود زنی کرد که همون شب هم آخرین فرصت طلایی رو از دست دادن و  این بار رسما خونه تبدیل به جهنم شد !!! 


از اون زمان ۶ سال میگذره 

داداشم از ۱۲ سالگی اعتصاب غذا کرده 

۴۰ کیلو کاهش وزن به همراه   بی اعصابی پرخاشگری و گاهی حتی مادرمو کتک می‌زنه و بهش میگه مسبب تموم بدبختی هام تویی که نذاشتی اونجا بمونم  

دو ساله ترک تحصیل کرده و فقط توی خونه ست 

هستید بقیشو بگم طولانی شد 

تو منو فراموش کردی یجوری که انگار من ناهار هفته ی پیشت بودم ، یا یکی از همکلاسی های کلاس اولت که باهاش زیاد حرف نمیزدی ، مثل اسم یه شخصیت تو سریالی که چندسال پیش دیدی ، تو منو فراموش کردی خیلی راحت : ))

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

پدرم به تازگی خونه خریده 

اما اینقدر داداشم اذیت می‌کنه که میخواد خونه رو بفروشه زمینی بفرسته یعنی حاضره دوباره در بدی و آوارگی رو قبول کنه ولی از شر عذاب و جهنمی که داداشم درست کرده خلاص شه 

داداشم از صبح که بیدار میشه یک ریز فقط راجع به کارهای رفتنش می‌پرسه تا شب که میخواد بخوابه 

تو منو فراموش کردی یجوری که انگار من ناهار هفته ی پیشت بودم ، یا یکی از همکلاسی های کلاس اولت که باهاش زیاد حرف نمیزدی ، مثل اسم یه شخصیت تو سریالی که چندسال پیش دیدی ، تو منو فراموش کردی خیلی راحت : ))
مگه میشه چهار سالللل اعتصاب غذا  ملت چند هفته غذا نخورن میمیرن

هفته ای دو وعده به زور 

اکثرا فقط آب چای میخوره 

سه تا فلاسک چای درست می‌کنه تو هر کدوم نیم کیلو چای می ریزه یکیشون رو میخوره این کاراش فقط برای فشار آوردن و عذاب دادن مادرمه

تو منو فراموش کردی یجوری که انگار من ناهار هفته ی پیشت بودم ، یا یکی از همکلاسی های کلاس اولت که باهاش زیاد حرف نمیزدی ، مثل اسم یه شخصیت تو سریالی که چندسال پیش دیدی ، تو منو فراموش کردی خیلی راحت : ))

چرا همگی نرفتید؟ چرا شب قبل رفتن مامانت اون جوری کرد؟ تکلیفش با خودش،معلوم نبود

چقدر عجیب 

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی.... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی🥰

این چه وضعیتیه؟؟ 

فرزند خوبم😇 امروز برایت اینگونه دعا کردم!خدایا!بجز خودت به دیگری واگذارش نکن!تویی پروردگار او!پس قرار ده بی نیازی در نفسش،یقین در دلش،اخلاص در کردارش.روشنی در دیده اش💫،بصیرت در قلبش💖،وروزی در زندگیش !امین❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز