خانما من از ی موضوعی خیلی ترسیدم🥲.....

| مشاهده متن کامل بحث + 155 بازدید | 17 پست

اول از همه بگم ک ترس از بیماری دارم.....

رفته بودم کنسرت ی مدت پیش بعد حس کردم ک ی چیز تیز رفت تو پام ..هرچی دست کشیدم ب صندلیه واقعا چیز تیزی ندیدم..از اون روز همش تو ذهنمه که نکنه ردیف پشتی یکی از اون ادما چیزی کرده تو پام 🥲🥲خیلی ترسیدم..رشتمم رشته پرخطریه و بخشی از ترسم ب خاطر رشتم بوجود اومده

لطفا اگر میخوای ب سخره بگیری حرفمو ،چیزی نگی بهتره🤌

1403/03/05

19:13

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

یه_درونگرای_دیوانه

عضویت: 1401/09/26

تعداد پست: 22152

دو سه بار تراپی شدم عزیزم..خودم میدونم ب مرحله بدی رسیده...ولی هرروز خدا تو ذهنم مرور میکنم ک اون چی ...

دوسه بار کافی نیس شاید نیاز به مصرف دارو باشه و مهم ترین مسئله مبارزه خودت با ذهنته

هیچوقت مردم را نمیفهمم اما باید یک جوری میان آن‌ها زندگی کنم...! اندک اطلاعاتی در اختیار دارم که حاصل خوندن و تحقیق کردنه. فردی بشدت کنجکاو . عاشق کتاب ، حیوانات ، فیلم ، کهکشان ، نکات پزشکی ، روانشناسی و در کل عاشق یادگیریم و از یادگیری استقبال میکنم.

1403/03/05

19:19

0 نفر لایک کرده اند ...

گلگلگلییییی

عضویت: 1403/02/10

تعداد پست: 538

قشنگم خیلی وقت نگذشته ازش...اگ خدای ناکرده بیماری چیزیم بخواد مناقل بشه مشخص نی فلن💔

ایشالا ک چیزی نی نگران نباش

1403/03/05

19:19

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.