یه بار کوه بودیم من وخواهرم وداداشم وزن داداشم وبرادرش بامامانم رفتیم اون بالاها پیاده روی یهو ۵تا سگ وحشی باپارس دنبالمون کردن ماهم باترس وجیغ بدو بدو خیلی ترسناک بود یکم که رفتیم اونا ول کردن فهمیدیم اون نزدیکی ها گله گوسفند بوده ماهم نزدیک اونا شدیم سگ هامارو دنبال کردن