2777
2789

من ازدواج دوممه شوهرم ازدواج اولشه خانواده هامون مخالف ازدواج مابودن ولی ما رفتیم ازدواج کردیم بدون عجازه اونا ازوقتی ازدواج کردیم شوهرم فقط ی ماه اولش خوب بود بقیش خودشم شبیه خانوادش شده باخانوادش تو ی حیاط میشینیم دگ نمیزارن ی نفس راحت بکشم هرروز میان حرفهای  تیکه دارمیزنن باشوهرم بچمم دوماهشه.هرروز میاد پیش مادرش مبگه من باکسی دگ ازدواج میکنم ی ماه اینجایی بعدش میری اونم بخاطر اینکه از بچه نگهداری کنی.مادرشوهرم خیلی زن کثیفیه همه جوره ازراهش کرده ک باکسی دگ ازدواج کن اونو طلاق بده بچه رو هم من نگهش میدارم نمدونم واقعا چیکارکنم لطفابگین

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مقصر خودتی عزیزم باید میدونستی ازدواج اول یه پسر با خانم مطلقه بدون رضایت خانواده خیلی پیامد داره.

حداقل نباید قبول میکروی بری تو یه خونه 

اگه میتونی مستقل‌شید اوضاع بهتر میشه

تو جرم واضحِ‌شانی، چقدر از تو نگفتند که روی قاتلت انگشت اتهام نباشد (محسن‌ابن‌علی🖤) نوعی سکوت وجود دارد، برای زمانی‌که شما به موضوع تسلط دارید ولی گوینده‌ای نادان با ژستی دانشمندگونه  پر حرفی می‌کند! و شما سخن‌گفتن را بی فایده میبینی! به ویژه که در هر سخن گفتن خطرخودنمایی، خودبرتربینی، فخرفروشی و اظهار فضل وجود دارد!فلذا به سر تکان دادنی بسنده می‌کنی و این روشِ شخصیت‌های رشدیافته می‌باشد.

مقصر خودتی عزیزم باید میدونستی ازدواج اول یه پسر با خانم مطلقه بدون رضایت خانواده خیلی پیامد داره. ...

گفت ی ماه بشین بعدش جورمیکنم نکرد هیچ شغلشو هم ول کرد گوسفند خرید نگه داره پیش اینا میشه دگ هیجا نمیتونه بره بنظرتون چ کنم

شما متاسفانه اول اشتباه رو علیرغم هشدار همه مرتکب میشی بعد سوال می کنی چکار کنم؟!

وقتی بلافاصله بعد از طلاق با یه پسر مجرد غیر قابل اعتماد که همه خانواده ش مخالف بودن ( به درستی هم مخالف بودن) فرار می کردی می دونستی که با این موضوع روبرو میشی

راستش شما در جایگاه قدرت و لجاجت نیستی که بخواهی برای بقیه بخصوص مادر شوهری که از روز اول نمی خواست و شما به اجبار وارد خونه ش شدی شاخ و شونه بکشی

پس بهتره راه سیاست و تدبیر رو در پیش بگیری

الان فقط خودت نیستی مسئولیت یه بچه هم با شما هست و باید به آینده ش فکر کنی

پس سعی کن روی بهتر شدن رابطه ت با همسرت تمرکز کنی و از دعوا و مرافعه دوری کنی


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز