ما دوتا جاری هستیم اون تپل و تو پر پن قد بلندو کمی لاغر اون همیشه به اندامش مینازه خواهر شوهر کوچیکم مثل من لاغره چند بار بهم گفته شوهرم گفته اندامت رو مثل فلانی کن ..یعنی جاری بزرگم ....گفتم ک تو پره ...امروز جاری روبیکاشو بهم نشون داد گفت شوهر خواهرشوهرمون این پیامارو بهم داده تو پیاماش چند بار تماس تصویری گرفته جاریم جواب نداده چند بارم نوشته سلام خوبی ...جاریممیگ دیروز هم به خطم تماس گرفته میگ دخترم جواب داده گفته غیر مامانت باباتم خونست وقتی بچه گفته آره اون قطع کرده ...خلاصه به جاریم گفتم دوره زمونه بدی شده شمارشو بلاک کن میخاد سرتو از راه ببره ...اونم عشوه اومد گفت ..حق دارا زنش لاغره معلومه ک دلش تو پر میخاد ..بعد من گفتم منو جای تو استرس گرفت ..اونم گفت یعنی فلانی عاشق کجای من شده
دلتنگ چهره ای هستم ک نمیدانم خاک با او چه کرده است ..دلتنگتم داداشم ...
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من با قد ١٧٣ هم وزن شمام تازه خودمو چاق ميبينم شما مانكن ها نديد چقدر زيبان و استاندارد و متر و معي ...
چرا عزیزم ...ولی اونروز از بس خواهر شوهر بزرگم گفت تو کی میخای چاق بشی بچتو از شیر گرفتی ..من گفتم نمیخام حتی یک کیلو اضافه بشم ..اینا سلامتی تو چاقی میبینن
دلتنگ چهره ای هستم ک نمیدانم خاک با او چه کرده است ..دلتنگتم داداشم ...
نمیفهمم چ معنی داره اگه ام شوهرمون در مورد یه خانمی چنین حرفی بزنه بیاد اونو تو جمع عنوان کنه ... شوهره یه چی گفته خواهرشوهرت عقل نداره میاد اینو ب زنداداشش میگه رسما میگه شوهرم عاشق اندامته... ناخودآگاه جاریت اگه یکم شیشه خورده داشته باشه یکم عشوه ام چاشنی اندام مثلا باب میل طرف میکنه و.........
نمیفهمم چ معنی داره اگه ام شوهرمون در مورد یه خانمی چنین حرفی بزنه بیاد اونو تو جمع عنوان کنه ... ش ...
نه عزیزم به جاریم نگفت ..اون چون خواهرشوهرم لاغره به من گفت داداشم بهت گیر نمیده کچاق شو من گفتم نه منو همینجوری دوست داره ..بعد اون گفت شوهر من گفته اندامت مثل فلانی کن ..البته من اینو به جاریم نگفتم
دلتنگ چهره ای هستم ک نمیدانم خاک با او چه کرده است ..دلتنگتم داداشم ...
جاری منم اوایل که ازدواج کرده بودم آنقدر تعریف شوهرش میکرد منم که شناختی نداشتم دائم با شوهرم مقایسه میکردم بعدها دیدم ای داد بیداد از آرزوهاش حرف میزنه وهمش از حسادت