2777
2789

من ۲۱ سالم بود شوهرم ۲۷

باهم ازدواج کردیم

ایشون مهندس برق

من دانشجو 

واقعا دوران اشنایی و عقد وعروسی رویایی داشتیم

منو قلبا میخواست

انقد غرور تو وجود نیست

من دوتا عمل جراحی سخت داشتم مثه بهترین پرستار دورم بود

عین پروانه دورم میگشت...

بخاطرم خیلی کارا میکرد

تا کذشت و دوسال ونیم از عروسیمون و ۳سال از عقدمون 

گفت بیا اقداام کنیم

گفتم نه زوده چرا؟ هروقت بخوایم میشه

من که مشکلی ندارم(من مادرم از دوران مجردی پیگیر سلامتی و پریدمون و هورمون هامون بوده همیشه.)

گفت حالا بیا امتحان کنیم... شاید نشد!

ووسط سیکل اقدام کردیم

یک ماه

دوماه

سه ماه.....

گفت راستش من واریکوسل دلشتم عمل مردم و جوابش عالی شدع بود....

خیلی ازش عصبانی شدم وگریه....

کرونا شد کمی بیخیال شدیم

ولی تغذیه مون عالی رعایت میکردیم...

خونه خریدیم....

من دوبار iui و دوبار ivfکردم

مشکلی خاصی ندارم خداروشکر

ولی طاقتم طاق شد

صبرم تموم شد

دلم سیاه شد...

همیشه ازش دلگیر بودم ج

چرا از اول بهم نگفتع میرفتیم زودتر جنین فریز میکردیم

یا زودتر اقدام میردیم...

این مسئله که تنهایی داغونم کرده

دانشگاه میرم خوبم ولی امان از لحظه ای که کلیدو میندازم میام خونه...

یبر ذیگه هم سر یه مسیله ملک و املاک منو در جریان نذاشت ۱ونیم میلیارد ضرر کردیم

الان خودش میدونه خطاکاره

الان گاهی عین آتشفشان همه ناراحتیام فوران میکنه

میگم جداشم ازش

۶ونیم ساله عروسی کردیم


الهی و ربی من لی غیرک. بالخره توی یک روز بارونی ☔️ ساعت 8صبح رفتم تست بتا دادم و درتاریخ19اسفند 1403 فهمیدم مامان شدم😍😍اونم بعد از5ونیم سال انتظار...تاریخ 27اسفند رفتم ساک حاملگی دیدم نی نی جاش حسابی خوب و راحت بود...1فروردین لکه دیدم و بازرگانی رفتم سونو دکتر گفت یه جنین دارای ضربان 🫀 قلب 😍 و یه هماتوم جزئی...6فروردین بازم رفتم ببینم هماتوم تموم شده که اثری ازش نبود و کنجد مامان شده بود لوبیا😍 16 فروردین اولین بار صدای قلبشو شنیدم دورش بگردم بمونی برامون...بابات عاشقته تاتو بیای خیلی انتظار کشیده ان شالله این حس قسمت همه منتظرا...من بعد از سه بار آی واف و سه بار پانکچر با اولین انتقال دکتر علیرضایی مرکز مام مامان شدم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ازطرفی هم بهم وفاداره....

عاشقمه...

منمو کلی مسافرت برده 

همیشه سالگردا و تاریخای مهم یادشه

ولی این دوتا پنهان کاریو نمیتونم فراموش کنم

الان از زندگی عقب افتادم

من حقم بود انتخاب کنم توزندگی‌چطور بچه دارشم😔

الهی و ربی من لی غیرک. بالخره توی یک روز بارونی ☔️ ساعت 8صبح رفتم تست بتا دادم و درتاریخ19اسفند 1403 فهمیدم مامان شدم😍😍اونم بعد از5ونیم سال انتظار...تاریخ 27اسفند رفتم ساک حاملگی دیدم نی نی جاش حسابی خوب و راحت بود...1فروردین لکه دیدم و بازرگانی رفتم سونو دکتر گفت یه جنین دارای ضربان 🫀 قلب 😍 و یه هماتوم جزئی...6فروردین بازم رفتم ببینم هماتوم تموم شده که اثری ازش نبود و کنجد مامان شده بود لوبیا😍 16 فروردین اولین بار صدای قلبشو شنیدم دورش بگردم بمونی برامون...بابات عاشقته تاتو بیای خیلی انتظار کشیده ان شالله این حس قسمت همه منتظرا...من بعد از سه بار آی واف و سه بار پانکچر با اولین انتقال دکتر علیرضایی مرکز مام مامان شدم

به خاطر خوبی هاش ببخش.زندگی همینه همیشه طبق میل ما پیش نمیره.شوهرتم دیگه تجربه شده براش فقط بشین صحبت کن بگو دیگه پنهان کاری نکنه و بترسونش که باز چیزی و نگه دیگه کنارش نمیمونی

فکر بستنی تو فریزر نمیزاره بخوابممم.....طفلی هم تنهاست هم سردشه😪😪😌
چرا انقدر پنهان کاره ؟

چی بگم شخصیتش محافط کاره الانم هیچی از زندگی مشترکمون به خانوادش نمیگه از مسافرتا و خرجامون و ..هیچی

الهی و ربی من لی غیرک. بالخره توی یک روز بارونی ☔️ ساعت 8صبح رفتم تست بتا دادم و درتاریخ19اسفند 1403 فهمیدم مامان شدم😍😍اونم بعد از5ونیم سال انتظار...تاریخ 27اسفند رفتم ساک حاملگی دیدم نی نی جاش حسابی خوب و راحت بود...1فروردین لکه دیدم و بازرگانی رفتم سونو دکتر گفت یه جنین دارای ضربان 🫀 قلب 😍 و یه هماتوم جزئی...6فروردین بازم رفتم ببینم هماتوم تموم شده که اثری ازش نبود و کنجد مامان شده بود لوبیا😍 16 فروردین اولین بار صدای قلبشو شنیدم دورش بگردم بمونی برامون...بابات عاشقته تاتو بیای خیلی انتظار کشیده ان شالله این حس قسمت همه منتظرا...من بعد از سه بار آی واف و سه بار پانکچر با اولین انتقال دکتر علیرضایی مرکز مام مامان شدم

یعنی دیگ نمیتونید بچه دار بشید؟

دیدی چند وقت پراز ناامیدی میشی. بعد یه دفعه یه خوشحالی میاد تو دلت (اون خداست...) ........ وقتی در تاپیکی شرکت میکنم  لطفا زیر من ریپ نزن اصلا خوشم نمیاد.. چون  پیام من برای صاحب تاپیک هست ن توی هرنخود آش 😏... اصلا از آدمایی یهو میپرن ب ادم خوشم نمیاد.. سعی کن وقتی بامن صحبت میکنی حدتو نگه داری 🌷

چی بگم شخصیتش محافط کاره الانم هیچی از زندگی مشترکمون به خانوادش نمیگه از مسافرتا و خرجامون و ..هیچی

این خیلی خوبه ، ولی اینکه مسایل مهم ازت پنهان کرده خیلی رو اعصابه 

خطاب به تمام خستگان جهان : باشد که اشک بعدی شما اشک شوق باشد ♥️✨
شوهرتون هم ازمایش داده؟ مشکلی نداره؟

دارم میگم واریکوسل داره


برای بار دومم عمل کرد...مورفوی پایین

تحرک aوb ۱۶ درصد

الهی و ربی من لی غیرک. بالخره توی یک روز بارونی ☔️ ساعت 8صبح رفتم تست بتا دادم و درتاریخ19اسفند 1403 فهمیدم مامان شدم😍😍اونم بعد از5ونیم سال انتظار...تاریخ 27اسفند رفتم ساک حاملگی دیدم نی نی جاش حسابی خوب و راحت بود...1فروردین لکه دیدم و بازرگانی رفتم سونو دکتر گفت یه جنین دارای ضربان 🫀 قلب 😍 و یه هماتوم جزئی...6فروردین بازم رفتم ببینم هماتوم تموم شده که اثری ازش نبود و کنجد مامان شده بود لوبیا😍 16 فروردین اولین بار صدای قلبشو شنیدم دورش بگردم بمونی برامون...بابات عاشقته تاتو بیای خیلی انتظار کشیده ان شالله این حس قسمت همه منتظرا...من بعد از سه بار آی واف و سه بار پانکچر با اولین انتقال دکتر علیرضایی مرکز مام مامان شدم

به نظرم هر وقت عصبانی شدی خوبی هاش رو برا خودت یادآور شو بزار مغزت قبول کنه که خوبی هاش خیلی بهتر از بدی هاش هست 

چند وقتی خودت رو مشغول کن که بی خیال شی حتما باردار میشی 

ما تو خانواده داشتیم ۵ یا ۶ بار ivf کرد و نشد زمانیکه بی خیال شد باردار شد  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792