خواستگاری ما کاملا سنتی بود
حتی یه بارم ندیده بودمش
اولین بار ک روبه روی هم نشستیم با خجالت نگاهم کرد
منم بهش نگاه کردم چشاش خیلی معصوم بود
بهش حسی نداشتم ولی خوب بود همه چی فقط میگفتم خدایااا وقتی بهش علاقه ندارم چجوری قراره زنش بشم
۲۱ روز نامزد بودیم بدون هیچ حسی
حتی وقتی که عقد کردیم
بدم میومد بهم نزدیک بشه هی پسش میزدم
کم کم علاقم شکل میگرفت احساسم بالا پایین میشد
وقتایی ک ازش ناراحت میشدم ازش متنفرم میشدم خدا میدونه چقدر گریه میکردم که نتونستم عشق رو تجربه کنم و چقدر عشق و علاقمو برای فرد با ارزش نگهداشته بودم ک باهاش عاشقی کنم و آخرش اینجوری شده بود
ولی بعد چندماه عاشقش شدم جوریه ک دوست دارم هر روز ببینمش ولی بخاطر کارش ماهی چند روز میتونم ببینمش🥲💕
بنظرم ازدواج سنتی معجزه میکنه فقط انتخابت باید درست باشه.