خدا دوتا گوش داده و یه دهن
گوش راهش بازه عین گاراژ میمونه
و نزدیک مغزه و مستقیم به مغز وصله
دهن عین قلعه هست اول لبها هستن پشتشون دندونا و بعد حنجره و بعد نای و بعد ششها
گوش مستقیما به مرکز تعقل وصله
حرف زدن به مرکز اروغ یا باد گلو وصله
بالا غیرتا تا وقتی شش ها مونو به مغزمون وصل نکردیم حرف نزدنیم چون با اروغ فرقی نمیکنه بلکه بدتره
اونقدر گوش کنیم و حرف نزنیم تا عاقل بشیم و بفهمیم چی میگیم و عواقبش چی هست
تازه وقتی عاقل شدیم باید سعی کنیم گوسفند و گاو و شتر بشیم
اونا وقتی چیزی میخورن کامل نمیدن پایین چند بار میارن بالا تو دهنشون نشخوارش میکنن وقتی عمل اومد میدن بره پایین
شاید مجبور باشیم چند سال حرف نزنیم
تازه بعدش به مرحله گوسفندا میرسیم
بادی که میخواد از دهنمون بزنه بیرون با حنجره و دندونا و لبها جلوشو بگیریم و بدین پایین دم بکشه دوباره بیاد بالا دو باره بره پایین وقتی عمل اومد و پخت با احتیاط از لای میله های دندونها بدیم بیرون