خب عرضم به خدمتتون من مادرشوهرم مریضه،خیلی‌هم مریضه،بعد بنده‌خدا خیلی در حقم بدی کرده،بیشتر با زبوونش خیلی خیلی دلم‌رو شکسته هم من و هم همسرمو
حالا که مریض شده همسرم که براش کاری میکنی من بدم میاد،خیلی عصبی میشم،هرشبم عذابه از ناراحتی
به‌خدا آدم بدجنسی نیستم اصلا فقط یاد بدی‌هاش میفتم اعصابم خورد میشه
میدونم همسرم پسرشه و ایشون مادرش،ولی نمیتونم خودم‌رو قانع کنم
توروخدا کمکم کنید؟؟بگید باید چه‌کار کنم؟؟
تاپیک اخرمو جواب بدید ممنون
عزیزم ببخش و بذار پسرش کارهاش رو انجام بده
اون نادونی کرده تو با بخشیدنت شخصیت و کرامت خودت رو نشون میدی گلم 🌸
هر آدمی فراز و فرودی داره حرفاش رو بزار پای اینکه روح خودش در وهله اول در عذاب بوده
سعی کن ببخشیش تا آروم بشی
دو جلسه پیش روانشناس برو.... کمک میکنه که با این موضوع کنار بیایی
ولش کن داره جواب بدی هاشو میبینه
منم همین مشکل شما رو دارم
مادرشوهرم تو ای سی یو هست ومن یاد ناراحتی هام میفتم حرصم میگیره
میگم فقط خدایا کینه رو ازم دور کن چرا همه منو عقده ای کردن موندم
شما و همسرتون باید وظیفه تونو انجام بدین، اون هم نتیجه اعمالش رو حتما میبینه اگه شما نبخشیش
اگر کمک نکنه و بلایی سرش بیاد با این روحیه لطیف بیشتر اذیت میکنی خودت رو بزار وظایف خودش رو شوهرت انجام بده خودت اگر نخواستی مجبور نیستی
عزیزم مادرشوهرت عذاب زبونش رو خواهد کشید.
خدمتی هم که همسرت بهش میکنه ، فقط عوض خیر توی زندگی خودت داره.
وقتی آدم مطمئن باشه خدا به همه چیز آگاهه، آرامش میگیره
در راه رضای خدا چشمتون رو بروی بدی هاش ببندید و به یه آدم مریض و ناتوان کمک کنید و خدا همه اینارو میبینه و علاوه بر آرامش و قلب بزرگ بهتون خیر و سلامتی میده مطمئن باشید❤️
