میفهممت...خدا بهتون صبر و آرامش بده
پسر عموی من ۱۰روز کما بود...خون از دهنش زده بود بیرون تو ماشینش وقت تصادف...تو جاده ایی تصادف کرده بود که اصن احتمال تصادف ۱۰درصد بود...سقف ماشین اومده رو رو سرش کامل خونش رو سقفم ریخته بود...۳ساعت اونجا تو اون وضیعت هیشکی نبوده ب داداش برسه...۱ساله میگذره ولی همه داغون تر میشن روز به روز..میدونی بدشانسی چیه اینک لباسم واسه عروسیش انتخاب کنم..بعد پاشم برم مراسم ختمش🙂...اینا رو گفتم که بدونی همهههه از این جریانا دارن...و میفهمم