امروز داشتیم با بچه های مدرسه خداحافظی میکردیم همه گریه و اشک... یه بنده خدایی هست واقعا خیلی دوسش دارم سال بعد نیست داره میره مشهد:)
انقدر که بغلش گریه کردم سرم داره از درد میترکه الانم ته دلم یجوریه حالم خرابه:)
نمیتونم دوریشونو تحمل کنم همیشه تابستونا حالم خرابه وای به حالم که الانم دیگه نمیبینمش:)