2777
2789
شوهرم خره خر،الاغه نفهمه بیشعوره،  امروز گیر داده بود عین زنای قدیم نون بپز و هی میگفت تو تنبلی ...

خیلی ببخشید معذرت میخوام اما تا دنده ات نرم بشه 

چرا این کارها رو میکنید که مردها پررو بشن و یه همچین انتظاری ازتون داشته باشن 

شما نمیدونید مرد موجود بی چشم و روایه 

دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت،حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت ،مژه ات تیر کجی بود برای پرتاب،چون که ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت ،همه انگار که ناخواسته لبخند زدند ،نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت،حفره ای بود پر از خون وسط سینه من ،مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت ،تا که سلمان وسط ظهر پس از نام نبی ،اشهد ان علی گفت اذان شکل گرفت ،مثل خونی که در رگ های بدن جریان داشت شیعه گی  نیز پس از این جریان شکل گرفت 😍😍برای حاجت روا شدنم یه صلوات میفرستی 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

چرا من بدم اومدم ازت 

لطفا نمک خوردین نمکدون نشکین همین آقا خودش گاو پولش خوبه دارین تو خونش زندگی میکنین و نونش رو میخورین چون میاد تو خونش گاو اگه باهاش مشکل داری این راه حل کردنش نیست از عروسهای مثل تو ترسیدم انشالله هر کس یکی مثل خورش سر راهش قرار بگیره 

میدونی خودت هم همجنس شوهرتی چون همسر همونی 


ی ادم ک نمیتونه زن ی گاو بشه

میگن خدا روز قیامت ازتک تک کارات میپرسه واااای ب اون لحظه که ازم بپرسه کی دلتاااااااشکست ؟قیااااامت میکنم  
خیلی ببخشید معذرت میخوام اما تا دنده ات نرم بشه  چرا این کارها رو میکنید که مردها پررو بشن و ی ...

خیلی بی چشم وروئه ایقد رو مخم رفت بهش گفتم خفه شو داشت لیوان پرت می کرد مرتیکه گفتم دستت بهم بخوره جیغ میزنم همسایه ها بیان بعد گفت چرا کولی بازی در میاری شوخی کردم 

خیلی بی چشم وروئه ایقد رو مخم رفت بهش گفتم خفه شو داشت لیوان پرت می کرد مرتیکه گفتم دستت بهم بخوره ج ...

مردها همشون بی چشم و رو هستن 

این مدل آدما رو بهشون توپید و بهشون برگردی تا مث آدم رفتار کنن

دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت،حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت ،مژه ات تیر کجی بود برای پرتاب،چون که ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت ،همه انگار که ناخواسته لبخند زدند ،نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت،حفره ای بود پر از خون وسط سینه من ،مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت ،تا که سلمان وسط ظهر پس از نام نبی ،اشهد ان علی گفت اذان شکل گرفت ،مثل خونی که در رگ های بدن جریان داشت شیعه گی  نیز پس از این جریان شکل گرفت 😍😍برای حاجت روا شدنم یه صلوات میفرستی 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792