2777
2789
عنوان

خاطرات خرابکاریای یواشکی + جایزه

| مشاهده متن کامل بحث + 30936 بازدید | 413 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تازه مبل خریده بودیم رنگ ابی اسمونی خودکار بنفش دستم بود،فک کردم سر خودکار بستست.. هیچی دیگه ،به ...

@niniyar_1  

@niniyar_2  

@niniyar_3  

@niniyar_5‍ 

لطفااا،لطفااا ،لطفا این پستی که ریپلاای زدم رو حذف کنید ،ممنونم،برای خودمه،میترسم کسی ببینه :((((((((((

:)

مادرشوهرم تازع چای دم کرده بود رفتم مثلا کمک کنم چای ها را ریختم دوباره دم کردم. برای اینکه نفهمه تفاله گیر را ریختم تو سطل اشغال⁦ᕦ༼ ~ •́ ₒ •̀ ~ ༽ᕤ⁩

حقیقت آیینه‌ای بود که از آسمان به زمین افتاد و شکست، هر کس تکه‌ایی از آن را برداشت خود را در آن دید، گمان کرد حقیقت نزد اوست، حال آنکه حقیقت نزد همگان است.

این که میگم کار خودم نیست ،ولی جالبه . این بنده خدا ،پسرش سوپر مارکت داشت،خواست زرنگی کنه،ماست محلی درست کنه ،سود کنند،چند تا سطل ماست مایه میزنه و با افتخار میچینه تو یخچال مغازه . مشتری میاد و ماست رو می‌بره و با عصبانیت برمیگرده که تو ماستتون مو هست . نگاه میکنند روی ماست سیاه سیاه . معلوم میشه از پیشبند اصلاحش استفاده کرده واسه گرم نگهداشتن شیر .همه ی ماست ها رو ریختند دور .  

سرامیک پذیرایی رو محلول زدم بعذش پاک کنم کله خونه رو بخار و گاز برداشت بعد فک میکردیم دوده زنگ میزدم ب همسایه های طبقه بالا میگفتم کجا آتیش گرفته خونه ما دوده چشم چشمو نمیدید وقتی شستم همه دوذآ رفت فهمیدم ازمحلول بوده

کاربری سوم 🥲 سال ۹۷ کاربری اولمو زدم 🥲سر هیچ و پوچ خودمم نمیفهمم چرا میام میبینم زده تعلیق شدی نی نی یار خیر نبینی  

یبار زنداییم دوتا سینی قدیمی و برنجی شو داد ب من ک اسپری طلایی بزنم،اون موقع تو کار طلایی کردن بودم 😂سم بودم،بعد بهش گفتم اگر اسپری بزنم بعد ی مدت سبز میشه،اینم ک قیمتی حیفه این کارو کنم،خلاصه ما اسباب کشی داشتیم و بابام أد سیف و گذاشته بود تو کارتون این سینی ها،سیف ریخته بود رو یکی،وقتی فهمیدم شستمش،ولی چ فایده ک ی لایه کنده شده بود،آویزون بود کلا😕منم صداشو در نیاوردم و پس شون دادم 🥲

چندین سال پیش یبار مانتوی کرمی رنگم رو با سفید کننده شستم

وقتی از لباسشویی درآوردم کاملا زرد لیمویی شده بود

یک بنده ی خدا دستش از دنیا کوتاهه، یک گل صلوات به روحش هدیه کن 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد 🌷

تو خونمون یه پرنسس بود رو میز بود از اینا که دامن پفی دارن و خونوادم این عروسک و دوس داشتن قیمتشم یکم بالا بود انگار و قشنگ بود یه بار داشتم خونه رو تمیز میکردم افتاد و از کمر به پایین شکست وسطش یه آهن بود منم یه جا ماست و شستم اون اهن و انداختم تو جا ماست چون دامنش پف داشت کسی متوجه نشد اصلا مثل روز اولش بود تا که واسه تمیز کاری برداشتنش متوجه شدن و از خلاقیتم خیلی خوششون اومد اون عروسک با همون جا ماست هنوز تو خونمونه و کسی تا بلندش نکنه متوجه نمیشه پایین تنش جا ماستیه 

تا نمونه کار نبینم نمیتونم تصمیم بگیرم بخرمش یا نه    

چه جالبه من چند تا پست گذاشتم نوشتم به هیچ وجه نمیخرم این برند رو پست هام روپاک کردن نی نی یار ها😅

💙تاپیک خوابی که راجب امام زمان(عج)دیدم💙👉 این تاپیک مال دوسال پیشه ولی من وظیفه خودم دونستم اینجا قرار بدم برای کسایی که دوست دارن از همین امروز حضرت مهدی روصدا کنن این ذکری هست که معجزه میکنه فقط کافیه بهش ایمان داشته باشی تا عمردارم تازمانی که نفس میکشم سعی میکنم هرروز۳۱۳مرتبه یامهدی ادرکنی بگم  (همه راه هابُنبسته بایدبیای..بیای تاخدادستشوروکنه...فقط راه برگشتنت روبگو...تاچشمام واست آب وجاروکنه💌)  یامهدی ادرکنی اقاجونم خیلی دوست دارم خیییلی♥️تمام تلاشمو میکنم اونجوری بشم که تومیخوای داروندارم فدای یه تارموت تموم دلخوشیِ زندگی من تویی فدای نفسات بشم آقا قربون قدمهایی که روزمین برمیداری برم عاشقتم پدرمهربونم امام زمانم🤍
چه جالبه من چند تا پست گذاشتم نوشتم به هیچ وجه نمیخرم این برند رو پست هام روپاک کردن نی نی یار ها😅

من ننوشتم که اصلا نمیخرم گفتم نمونه ببینم از پاک کنندگیش 

از چند صفحه قبل هم به خاطر پستهای عده ای تاپیک سیاسی شده بود هر پستی که سیاسی باشه یا غیر مستقیم اشاره بشه و بحث تاپیک که تعریف خاطرات منحرف کنه پاک میشه 

اصلا  موضوع تاپیک چیز دیگه س 

دیگه اینهمه قیل و قال نداره 

وقتی با یه جمله زوزه ی کفتارا بلند میشه😁🤸مثل همیشه رو سیاهی موند به ذغال💪 نان حلال بر سر هیچ سفره ای بیات نمیشود       #نان _حلال

منم جا برای زعفران نداشتم ریخته بودم تو یه شیشه ای دودی ...یادم نبود اونجا ریختم ... چند روز بعد دی ...

آخ  منم تجربه ی مشابه اینو دارم  منتها  راجع به پول قلک  بچگی دخترم یعنی در واقع یک یا دوسالش بود و من هر وقت پول نقد داشتم می ریختم توی  جای خالی  دستمال مرطو بش از اونا که قوطی آبی بزرگ هست ‌ . یه بار خونه تکونی میکردم و یادم رفته بود اصلا که این قوطی توش پوله . انداختمش با دور ریختنی های دیگه بیرون . سال ۸۹ یا ۹۰ بود شاید اون موقع  چهارصد  پانصد صد هزار تومن بیشتر توش جمع شده بود چون بیشتر ایران چک مینداختم  یا مثلا مناسبتی بود خانواده ها پول میدادن کادو  بهش مثلا میخواستم براش طلا بگیرم    اصلا هم تا مدت ها یادم نیومد که چه کار کردم و پولها را به فنا دادم . اون خرابکاریم خیلی درد داشت برام 🫣🤧

به دنبال کدوم حرف و کلامی  سکوتت گفتن تمام حرفاست🌱

آخ  منم تجربه ی مشابه اینو دارم  منتها  راجع به پول قلک  بچگی دخترم یعنی در واقع ...

وای خیلی خاطره دردناکی هستا ☹😁

دانی از زندگی چه میخواهم ....من تو باشم، تو، پای تا سر تو...زندگی گر هزار باره بود...بار دیگر تو، بار دیگر تو...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792