یبار خونه بابابزرگمینا بودیم بعد من بچه بودم.
بابا بزرگم ازین بستنی کیلویی ها گرفته بود بعد این بستنی خیلی خیلی یخ بود یعنی یخه یخ
منم خیلی بستنی دوست داشتم صبرم سرداومد
رفتم یه قاشق اوردم گذاشتم رو گاز داغ بشه
داغ که شد یکم از بستنی باهاش کندم حوتسم نبود فوری گذاشتم دهنم
خلاصه که لب پایینم کلا سوخت انگار سرخ شده بود😂😂😂😂😂