درخواستشون چن بار پیجوندم بعد رفتن ب شوهرم گفتن اره زن تو ب ما محل نمیده نمیاد خونه ما ازمابدش میاد میخواد تورو ازما جداکنه و.....انقدپرش کردن ک باعث میشن بحثمون بیفته ....همه هم فک میکنن اینا خیلی خوبن درصورتی ک فقط من میدونم چجورین
تمام تمرکزت رو بذار که از راه صلح و آرامش در اولین فرصت جداکنی خونه ات رو یا بری سرکار یا هرچی که تایم زیادی ازشون دور باشی .
از قدیم گفتن دوری و دوستی .
مادر و دخترم زیاد پیش هم باشن دعوا و بحث پیش میاد دیگه چه برسه به عروس و مادرشوهر
عزیزم خودتو اروم اروم عقب بکش وگرنه یه روز میبینی همه کاراانداختن گردن تو من شوهرم میگف دوس ندارم کار کنی مامانم خودش کاراشو بکنه انقد تو گوشش خوندن وقتی ماه اخربارداری بودم شوهرم برگشت گف چرا تو کمک مامان نمیگنی شاخ داراوردم گفتم نمیبینی وضعمو این درحالی بود که همیشه من ظرفا میشستم سفره پهن میکردم جمعش میکردم تو بارداری خودمو کشیدم عقب نتیجش شد این ولی به حرفاش اهمیت ندادم چندین دفعه گفت گفتم من خودم کارزندگی دارم بچه دارم نیازدارم یکی کمک خودم کنه نکه برم کارای بقیه بکنم هنوزم گاهی میگه ول توجه نمیکنم الان فقط تو شستن ظرفا کمک میکنم حرفم بزنه خودم بیشتر عقب میکشم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
