الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اره ولی واقعا داغون شدم و هیچوقت مثل قبل و روز اول نشدم
دقیقا
لطفا دعا کنید شرمنده پدرومادرم نشم و هرچه زودتر برم سرکار و بیپولی نکشم🤲🏻😔اونا چشم امیدشون به من هست.🙏🏻🤲🏻💚🌹لطفا دعا کنید از خطا به دور باشم🤲🏻💚من روزهای سختی میگذرونم با دعاهاتون خوشحالم کنید لطفا🙏🏻😔
تمام مراحل زندگی همینن توی اون برهه از زمان فکر می کنی که به آخر خط رسیدی اما وقتی از اون مرحله عبور می کنی می بینی که خیلی هم ترسناک و صعب العبور نبود اما حالا پیرتر، خسته تر و باتجربه تر شدی
یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨