2777
2789

اره ی بار جلو در کتابخونه بودیم با دوستم. کلی پله داره. بعد نزدیک 7-8 تا پسر واستاده بودن پایین پله ها

آقـــــــــا چشمتون روز بد نبینه شخص شخیص بنده اومدم خودم و بگیرم همچین قیافه گرفتم به افق خیره شدم اومدم بیام پایین

تقریبا فقط یکی دو تا پله رو با پا رفتم بقیه رو کلا قل خوردم :))

حالا بعد کلی پسرا خندشون بند اومده من هنوز خنده خودم بند نمی اومد :)

«بعضی وقت ها به جای جر وبحث کردن فقط به طرف نگاه میکنم و تعجب میکنم که این حجم وسیع بی عقلی و نفهمی چطور توی کله ای به این کوچیکی جا شده!»  😓  آلپاچینو

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

واي منم يبار اومدم از اين طرف جوب بيام اينطرف اصلا نفهميدم چي شد يه پام تو جوب 

يه پام اونطرف خيابون 

دست و صورتم اونطرف ديگه اصلا يه وضعي بود وسط بازار اين اتفاق افتاد كلي جمعيت ايستادن تا من بلند شدم 

تا يكماه شل بودم فقط كل رونم كبود شده بود

خدايي خيلي بد خوردم زمين 

همه ميگفتن صدرصد دست وپاش شكسته 

پام برعكس شده بود دستام يكي سمت راست يكي چپ 

سرم لب جوب 

مامانم كه اون لحظه بقول خودش ١٠سال پيرشدم اونجوري ديدمت گفتم بچه ام تمام بدنش شكسته

     تصورت کردم مردم از خنده

بايد بشيني پاي تعريف مامانم غش ميكني از خنده وقتي دست وپامو توضيح ميده و بدنم توجوب بوده ميگه اگر تصوير هوايي گرفته ميشد موجودت نا شناخته معرفيت ميكردن 

ولي اون لحظه خودمم گيج بودم چون سرم لب جوب خورده بود اصلا نفهميدم كه دست و پام كجا هستن و چه شكلي هستن 

يبارم دانشگاه استاد مسئله داد اسم صدا كرد كه بريم پا تابلو حل كنيم من هيچ وقت نميرفتم حاضر بودم منفي بگيرم اعتماد بنفس نداشتم هيچ وقت 

اونروز جو گرفتم تو دلم گفتم صدا كرد ميرم اقا يدفعه منو صداكرد منم جزوه رو گرفتم تو دستم برم حل كنم گفت نه بدون جزوه بيايد داشتم بر ميگشتم جزوه رو بذارم سر ميزم پام گرفت به پايه ميز و پرت شدم سمت بچه ها و جزوهممم شوت رفت زيرپا 

كل كلاس هم رو هوا دوستم كمك كرد بلند شدم اينا همچنان ميخنديدن منم خوب خجالت كشيده بودم تو دلم فحش ميدادم كه يدفعه يه صداي اومد گفت در شانم نيست بي ادب باشم ولي زهرمار كجاي اين افتادن خنده داره واقعا براتون متاسفم شماها ميخوايد تحصيل كرده جامعه باشيد واي منم تو دلم قند اب ميكردن اصلا يادم رفت كه افتادم 

ولي با يكي از پسرا كلاس لج بودم ديدم داره ميخنده هنوز بعد كلاس تمام حرصمو سر اون خالي كردم 

گفتم ببند نيشتو پسره بي ادب هنوز داره ميخنده حيف اسم دانشجو كه رو تو گذاشته شده 

چند وقت بعد اين اقا كه اومد جلو من با قيافه رد بشه چون لج بوديم باهم 

چشمتون روز بد نبينه يدفعه افتادحدود يه ٥تا پله با باسن رفت منم دويدم رفتم جلوش يه لبخنذ مليح تحويلش دادم و اومدم بالا

وای منم ی بار باشوهرم داشتیم از جایی برمیگشتیم باید سوار اتوبوس میشدیم اتوبوسم از شانس ما دیر اومد کلی جمعیت اونجا بود بعد گفتن اتوبوس دیگه ای قرارنبست بیاد من خودم اصلا ادم عجولی نیستم،شوهرم بهم گفت باید سوار شی هرطور شده وگرنه تاصبحم وایسی ماشین گیر نمیاد منم مث این دره دهاتیا تا در اتوبوس باز شد خواستم خودمو بندازم توش جلو ورئدی ی جوب بزرگ بود پان نرسید با سر رفتم توش ،انقدم اعتماد ب نفسم نابود شده بود تا برسیم ب مقصد سرمو تو اتوبوس بالا نگرفتم کلی باشوهرم تو خونه دعوا کردم اونم فقط مسخرم میکرد میگفت خیلی بانمک شدی بودی عین جوجه 

سالها بگذشته از میلاد من🍁    کو یکی مردانه باشد یاد من.    🍁  من و تنهایی و یک شمع روشن.🍁  خدایا نکند باد بیاید😢
   اهت گرفته ها

اره اون لحظه به دوستم گفتم ببين كار خدارو جلو من با باسن رفت

تا يه مدت تيكه مينداختم بهش ميگفتم ملت استخوان ندارن كه فولادن هركي بود الان تو گچ بود خوشم مياد بدنشون با مغزشون هماهنگه از جنس فولاد😂😂😂😂

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

برای تو

کبوتر_وحشی | 16 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   asraam  |  4 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  21 ساعت پیش