2777
2789

هرکاری که دوست داره میکنه انگار میخواد اذیتم کنه نمیدونم داره راست میگه یا نه ولی خیلی جدی گفت اگه فردا باهام بیرون نمیای تا دوشنبه شب شام با خواهرم اینا بریم بیرون منم گفتم خونوادم نمیزارن شبا بیرون باشم گفت خب ناهار بریم اینطوری با خانواده ام اشنا میشی میدونم که خوبه اگه خونوادش منو بشناسن ولی من سنم کمه خیلی میترسم برم کلا ادم اجتماعیم نیستم امیدوارم فقط شوخی کرده باشه چون دارم از استرس سکته میکنم چیکارکنم شما اگه جای من بودین چی کار میکردین مغزم داره منفجر میشه از دستش

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بگو برو خانوادم نمیزارن تنها جایی برم  بعدشم دوس پسره بگو برو با خانوادت خوش باش الان زوده ...

نمیتونم اولی رو بهش بگم چون باهاش زیاد بیرون رفتم 

همون بهش میگم حداقل بذار یه سال بگذره ولی میگه الان با اون موقع چه فرقی میکنه

بگو اون موقع خانواده ها در جریانن الان کسی نمیدونه

میدونی اختلاف سنیمون زیاده اصلا این رابطه قرار نیست به ازدواج ختم بشه برای همین نمیخوام با خانوادش اشنا بشم ولی این نمیدونم چرا اینطوری میکنه

میدونی اختلاف سنیمون زیاده اصلا این رابطه قرار نیست به ازدواج ختم بشه برای همین نمیخوام با خانوادش ا ...

وقتی اختلاف سنیتون زیاده و مطمئن نیستی به ازدواج هم ختم بشه بهتره همین الآن کات کنی تا ازت سو استفاده نشده!

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792