2777
2789
عنوان

دختره ی چش سفید😡😡

1008 بازدید | 20 پست

دیروز ظهر دراز کشیده بودم که یهو زنگ ایفون رو زدن، گوشی رو برداشتم گفتم کیه؟ گفت من همسایتون هستم، مامانم میخواد چایی درست کنه ولی بابام همه فندک هارو با خودش برده سر کار، اگه میشه یه بسته کبریت بهم بدین.

یه کبریت داشتم که توش ده دوازده تا بیشتر نبود اومدم واسش پرش کردم گفتم همسایه اس زشته بعد میگه چقد خسیس بوده دلش نیومده بیشتر بده، البته خودمم غیر از همین دوتا نداشتم که یکیشو دادم به اون دختره. رفتم دم در و بهش گفتم خونه اتون کجاس؟ اونم اشاره کرد به همسایه روبه رویمون و گفت اینجاس. دیگه کبریت رو بهش دادم  و اونم داشت میرفت طرف همون خونه همسایمون که اشاره کرده بود، داشتم کم کم درو میبستم که یهو دیدم یکی داره با سرعت میدوه. درو باز کردم دیدم دختره دوید رفت اونطرف کوچه پیش دوتا پسرهشت نه ساله، خودشم هفت هشت سالش بود. بعد دیدم اروم اروم رفتن توی یه زمین خالی که اونطرف کوچه بود و میخواستن اتیش روشن کنن

یعنی اینقدر عصبانی شدم که نگو، دوس داشتم برم خفه اشون کنم. نمیدونم چرا ولی خیلی ناراحت شدم که یه بچه سرمو کلاه گذاشته و منو دست انداخت😁😁

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

گفتم حالا میخای بگی کبریت و پس نیورد برام😂😂😂😂😂😂😂

وای دوس دارم ببینمش یه روز، میدونم بچه ان ولی از اینکه منو سر کار گذاشتن خیلی حرص خوردم،😭😭

من اصولا به غیر از همسایه تو یه آپارتمان به کسی دیگه اعتماد نمیکنم

یه بارم تازه عروسی کرده بودیم کلا 6 ماه از عروسیم نگذشته بود همسایه طبقه اول که کلا دو بار دیدم بودمش ساعت 12 در ما رو زد گفتم بفرمایید گفت ببخشید پنکه اضافی دارین به ما بدین باقالی خریدم یخچال جا نداره تا صبح زرد میشه

کف کرده بودم

آخه پنکه اضافی؟! اونم تازه عروس!!

برای نی نی دار شدنم یه صلوات میفرستید؟؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792