نمیدونم واقعا خواهرشوهرم چرا نمیفهمه
الان ده روز خونه ماعه نه این که خونشون شهر دیگه باشه نه تو یه شهریم تو یه منطقه نمیدونم چرا مامانش بهش نمیگه بره خونه خودشون بار اولشم نیست میاد ده بیست روز میمونه دو روز میره خونه خودشون دوباره میاد من تازه ازدواج کردن۷ماهه تو این هفت ماه کلا سرجم دوماهم زندگی دوتایی با شوهرم نداشتم همه جا خواهرش هست خونمون مسافرتا بیرون رفتنا بابا خسته شدم دیگه
دست به سیاه و سفیدم نمیزنه همش درحال اشپزیم دلم نمیخواد ناراحت بشه ولی دوست ندارم همش خونمه روم نمیشه دانشگاه برم دیگه همه فک میکنن میارمش نشونش بدم دوروزه نرفتم سر کلاسام از همه چیز افتادم حتی از چشم شوهرم
افسردگی گرفتم بخدا چیکار کنم بره خونشون خواهرش۱۸سالشه