مادو سه روز مهمان داشتیم من با دختر این خانواده دوست شدم چون دختر خوب و مودبی هستش همدیگه رو دوست داریم و خوب ارتباط گرفتیم. این چند روزم حسابی مهمان نوازی کردیم کلا اخلاق منو شوهرم همینجوریه یه کاری کردیم بهشون خوش بگذره. بنده خداها همش تشکر میکردن تعریف میکردن محبت میکردن...یعنی چیز بدی ازشون ندیدم
بعد پدرشوهر منحرفم که فکر میکنه همه مثل خودش مشکل دارن به مادرشوهرم گفته که به من بگه به این دختره رو ندم یه وقت آویزون شوهرم میشه!!
اینقد این حرف منو بهم ریخته که حد نداره ،یعنی من اینقد نفهم و ساده ام که ندونم یه دختر رفتارش با شوهرم چطوره یا بالعکس؟
دارم خفه میشم خسته شدم از حرفاش😔
شوهرم میگه به بابام بگو وقتی همه نشستیم ولی انگار که من(یعنی شوهرم) خبر ندارم. که فکر نکنه تو با این حرفا بمن شک میکنی