بچه ها از پریشب دلم به شدت از کارا و رفتارا ک فرق گزاشتن های مادرشوهر گرفته
شیطونه میگه زنگ بزنم همه چیو بهش بگم
از یک طرف میگم احتراما از بین نره
اینقدر گریه کردم چشمام تابه تا شده
خیلی بدم اومده ازشون
از لجم با شوهرمم قهر کردم ولی گناه اون چیه
شما بودین چیکار میکردید
مثل قبل عروس خوش رفتار و گرم و صمیمی
یا سر سنگین شم کلا برم تو قیافه
یا زنگ بزنم هر چی تو دلمه بهشون بگم