هر کسی فرق داره ته دلتو نمیخوام خالی کنم چون دیدم آدمایی که بچه دار میشن چقد زندگیشون خوب میشه
ولی برا من برعکس شد من الان باردارم شوهرم انقد عذابم داد که خونریزی کردم حتی یه ذره مراعاتمو نمیکنه انگار دشمنش شدم
اینا در حالیه که شوهرم آدم بدی نبوده و همونجور که شما میگی گاهی خوب و گاهی بد بود
آره برادرشوهرم اوایل ازدواج خیلی به زنش گیر میداد و الکی باهاش بحث میکرد الان که دوتا بچه دارن انگار پخته تر شده و رفتارش هم بهتر شده
بچه زندگی نرمال رو هم تا مدتی به هم می‌ریزه فکر کن چند شب بی خوابی و گریه های زیاد و استرس چه اعصابی براتون میزاره انتظار دارین این چیزا زندگیتون رو درست کنه
ببین فقط یه نکته را بهت بگم اگه یک درصد قصد جدایی داری بچه دار نشو
اما اگه می‌دونی که تا ابد زندگیت با این آدم ادامه خواهد داشت ، از نظر مالی موقعیت را بسنج ,شوهرت شغل مناسب داشته باشه ، بیمه دارید یا نه ، خونه و ماشین وضعیتش در چه حاله؟
اگه شرایط مساعد بود بچه بیار
شوهرم من بعد بچه دار شدن اوایلش خیلی کمک حال نبود و فشار خیلی زیادی روم بود ولی وقتی بچه ام حدود ۳ سالش شد و حرف افتاد ، خیلی تو دلش جا شد
الان به خاطر بچه زودتر میاد خونه و بیشتر به خونه توجه داره
مشکل مالی اره ولی رفتاری نه
فقط طفل معصوم اذیت میشه
ما که مشکلاتمون صدبرابر شد البته شوهر من پدر خوبیه برای بچه ها اما من را خیلی سوزوند بعد به دنیا اومدن بچه ها
ببین یه چیزی هزار بار گفتم بازم میگم
بچه به زندگی یه (تر) اضافه میکنه
زندگی خوب، خوبتر
زندگی پرتنش، پرتنش تر
زندگی شیرین، شیرین تر
مادر افسرده، افسرده تر
زن و مرد عاشق، عاشق تر
پدر بی مسئولیت، بی مسئولیت تر
هرچیزی که الان هست، شدتش بیشتر میشه. اگه ثبات ندارید، اگه تفاهم ندارید، اگه زندگیتون حداقل از نظر روانی عالی نیست، بچه نیارید
اینکه بدن یعنی چجوری تا چه حد؟
خىب ميشه شوهرت بزار دوتا سونو بياد باهات
به اون اسپرم بدبختی که فکر میکنه برنده شده رحم کن 🤰بحث این نیست که یه بچه میاد و شما از تنهای درمیار،چون شما یه نسل می خوای بوجود بیاری که شرایط مناسبی براش وجود ندارد
