من خیلی خواهش کردم دیگه روم نمیشه پیام بدم. اصلا جواب هم نمیدن. پدرمادرمم به شدت تنهان. هر وقت میرم سر میزنم یک روز کامل میام گریه میکنم. هر دو افسرده و منزوی گوشه خونه سوت و کور نشستن. دلخوشیشون به تلویزیونه😥 هیچ کسو هیچ جایی روندارن برن. امروز به اصرار من به خواهرم که بیاد سر بزنه. رفتم خونه بابام ناهار پختم بعد گفت کار دارم اومد دم درفقط غذاشو برد😐به داداشم گفتم گفت من با مادر زن و خواهر زنام میخوایم بریم تفریح😑